علل شکست آتشبس تایلند و کامبوج
آتشبس اخیر تایلند و کامبوج به دلیل عدم پرداختن به ریشههای اختلاف مرزی با شکست مواجه شد. این مقاله تحلیل میکند که چرا توافقهای نمادین بدون مکانیزمهای اجرایی قادر به ایجاد صلح پایدار نیستند.

تحلیل شکست آتشبس تایلند و کامبوج
آتشبس اخیر که تحت حمایت آسهآن و با حضور روسای دولتی منطقهای امضا شد، تنها هفتهها پس از بازگشت نمایندگان به کشورشان با حملات هوایی تایلند نقض گردید. این اتفاق نشان میدهد که توافقهای نمادین بدون پرداختن به ریشههای تاریخی اختلافات مرزی و ایجاد مکانیزمهای نظارتی قوی محکوم به شکست هستند.
- عدم حل مسائل ساختاری: توافق اخیر مسائل اصلی مانند مرزهای تعریفنشده، ادعاهای تاریخی و بیاعتمادی عمیق در نهادهای امنیتی دو کشور را نادیده گرفت.
- ضعف مکانیزم نظارتی: سیستم نظارتی پیشبینىشده نیازمند همکاری نزدیک ارتشهایی بود که سالها یکدیگر را رقیب میدیدند.
- ملاحظات سیاسی داخلی: رهبران هر دو کشور به دلیل حساسیتهای ملیگرایانه بر سر تمامیت ارضی، از هر اقدامی که ممکن است به عنوان ضعف تفسیر شود اجتناب میکنند.
"توافق اخیر بیشتر نمایشی از حسن نیت برای دفع فشارهای بینالمللی بود تا یک راهحل واقعی."
"صلح پایدار مستلزم این است که بازیگران سیاسی حاضر به مصالحهای شوند که ممکن است محبوب نباشد."
آسهآن برای مدیریت این بحران نیازمند اقدامات فوری از جمله استقرار کامل تیمهای نظارتی مستقل، ایجاد گروه سهجانبه بحران برای مداخله فوری و شروع فرآیندهای بلندمدت برای تعیین مرز است. بدون سرمایهگذاری جدی در شفافیت و مکانیزمهای اجرایی معتبر، حتی توافقهای باشکوه نیز در برابر بادهای سیاسی شکننده خواهند بود.




