چرچیل: تجسم نظریه نعل اسبی در سیاست
نظریه نعل اسبی در سیاست ادعا میکند که راست و چپ افراطی به جای قرار گرفتن در دو سر طیف خطی، شبیه نعل اسب به هم نزدیک هستند. چرچیل نمونهای از این نظریه است که مورد انتقاد هر دو جناح قرار میگیرد.

چرچیل و نظریه نعل اسبی در سیاست
نظریه نعل اسبی در سیاست بیان میکند که سیاست بیشتر شبیه یک نعل اسب است تا یک خط مستقیم. بر اساس این نظریه، چپ افراطی و راست افراطی به جای قرار گرفتن در دو انتهای مخالف یک طیف خطی، در نقاط خمیده نعل اسب قرار میگیرند که به سمت یکدیگر بازمیگردد. این دو جناح نه تنها از نظر سبک یکسان هستند - عصبانی، تئوریپرداز توطئه و غیرقابل تحمل - بلکه در باورهای اساسی نیز اشتراکات زیادی دارند.
- هر دو جناح نقش بزرگ برای دولت قائل هستند
- دیدگاه مشابهی نسبت به حقوق اقلیتها دارند
- از سبک گفتاری خشن و توطئهآمیز استفاده میکنند
- وینستون چرچیل نمونه بارز این نظریه محسوب میشود
- منتقدان راست افراطی امروز همان حرفهای چپ افراطی دیروز را تکرار میکنند
“راست افراطی آمریکا اخیراً حملات شدیدی به چرچیل به عنوان یک جنگطلب، متعصب و صهیونیست آغاز کرده است”
“این انتقادها گاهی کلمه به کلمه تکرار انتقادهایی است که مدتها در چپ افراطی محبوب بوده است”
این همسانی در انتقادات از چرچیل نشان میدهد که چگونه راست و چپ افراطی در برخی مبانی فکری به هم نزدیک میشوند و نظریه نعل اسبی را تأیید میکنند.



