باران؛ نعمتی که به درد تبدیل شد/ اصفهان خشک اما غرقه در سیلابهای خیابانی
مقالهای تحلیلی درباره تناقض موجود در اصفهان که از یک سو با خشکسالی شدید دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر به دلیل نبود زیرساختهای مناسب جمعآوری آب، با سیلابهای خیابانی مواجه شده است. انتقاد از جایگزینی سیستمهای آبی سنتی مانند قناتها با روشهای مدرن ناکارآمد و ضرورت بازگشت به تجربیات گذشتگان.
بحران مدیریت آب در اصفهان: از خشکسالی تا سیلابهای خیابانی
مقاله حاضر به تناقض آشکار در استان اصفهان میپردازد: استانی که یک دهه است با خشکسالی شدید دست به گریبان است، اکنون با بارشهای اخیر به دلیل نبود زیرساختهای مناسب جمعآوری آب، با سیلابهای خیابانی مواجه شده است. نویسنده با اشاره به سیستمهای آبی سنتی مانند قناتها، آبانبارها و مادیها که روزی نماد خلاقیت و هوشمندی گذشتگان در مدیریت آب بودند، از جایگزینی این سازههای کارآمد با روشهای مدرن اما ناکارآمد مانند چاهها و سدها انتقاد میکند. به گفته "اریک لوب" پژوهشگر، کمآبی در کشوری با پیشینهای غنی در مدیریت آب، طنز تلخی است.
- نابودی زیرساختهای سنتی: جویهای آبی و زیرگذرهای جمعآوری آب در سطح شهر مسدود شدهاند.
- مدیریت نادرست پیمانکاران: چاههای باران به اشتباه حفر یا مسدود میشوند.
- عدم برنامهریزی بلندمدت: باران به جای تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، به سیلاب تبدیل میشود.
- هدررفت فرصتها: برف و باران اخیر بدون ذخیرهسازی مناسب هدر رفته است.
- ضرورت احیای مادیها: بازگشایی مادیهای مسدود شده برای مدیریت سیلاب و تغذیه آبهای زیرزمینی.
محمدعلی رضازاده کارشناس محیط زیست: "وقت آن است که زیرساختهای قدیمی جمعآوری آب در کل کشور به ویژه اصفهان احیا شود."
اریک لوب: "در کشوری که از صدها سال پیش برای معضل کمآبی چارهاندیشی کرده، حالا بیآبی یک طنز تلخ است."
نویسنده نتیجه میگیرد که حل این بحران نیازمند کنار گذاشتن غرور مدرنیته و بازگشت به خرد و تجربه گذشتگان است. احیای سیستمهای آبی سنتی نه تنها مانع سیلاب میشود، بلکه میتواند در ذخیرهسازی آب برای فصلهای خشک نیز موثر واقع شود.



