تحلیل رنج نسلی در ایران: کدام نسل بیشترین سختی را متحمل شده است؟
تحلیل جامعهشناسانه تقی آزادارمکی درباره رنجهای نسلی در ایران نشان میدهد که هر نسب با چالشهای خاص خود مواجه بوده و نمیتوان یک نسل را به طور مطلق «سوخته» دانست. این بررسی تاریخی از دهه ۱۳۲۰ تا ۱۳۹۰ را دربرمیگیرد.

تحلیل رنج نسلی در ایران از دیدگاه جامعهشناختی
این تحلیل به بررسی رنجهای نسلی در ایران از دهه ۱۳۲۰ تا ۱۳۹۰ میپردازد. جامعهشناس تقی آزادارمکی با مفهومسازی «تلاطم» و «نصب» در تاریخ ایران نشان میدهد که جامعه ایرانی کمتر از ثبات پایدار برخوردار بوده است. وی تاکید میکند که نمیتوان یک نسل را به صورت اخلاقی برتر یا مقصر دانست، بلکه باید شرایط تاریخی و اجتماعی هر دوره را بررسی کرد.
- دهههای ۴۰ و ۵۰: دوره «خوشی ناتمام» با رشد فرهنگی و اقتصادی که ناگهان با انقلاب و جنگ متوقف شد
 - دهههای ۶۰ و ۷۰: ترکیب سنگین جنگ، سیاستهای ایدئولوژیک و بحران اقتصادی
 - دهههای ۸۰ و ۹۰: مواجهه با جهانیشدن، فضای مجازی و بلاتکلیفی اقتصادی-اجتماعی
 
آزادارمکی میگوید: «نمیتوان نسخهای از نوع 'نسل دهه شصت، سوخته است' را بهطور کامل پذیرفت»
وی تاکید میکند: «نسلها باید با هم گفتوگو کنند، نه اینکه هرکدام از دیگری فاصله بگیرند»
راهکارهای پیشنهادی شامل روایتگری تجربههای نسلی، پذیرش مسئولیت تاریخی، گسترش فضای مدنی و تمرکز بر پایداری اقتصادی است. این تحلیل هشدار میدهد که ادامه روند کنونی میتواند به فروپاشی فرهنگی-اجتماعی منجر شود.
