ضرورت شناخت شیخیه و تأثیر آن بر تاریخ ایران
تحلیل تاریخی دکتر حسن انصاری درباره جریان شیخیه به عنوان بخش جداییناپذیر از سیر فکری اسلام شیعی در ایران که ریشه در اخباریگری، باطنیگری و آموزههای آخرالزمانی داشته و زمینهساز ظهور جنبشهایی مانند بابیه شد.

ضرورت شناخت جریان شیخیه در تاریخ ایران
دکتر حسن انصاری در تحلیل خود تأکید میکند که شیخیه پدیدهای بیگانه از فرهنگ ایرانی نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از سیر فکری اسلام شیعی در ایران محسوب میشود. این جریان ریشه در گرایشهای اخباریگری، باطنیگری، مکاشفهگرایی و آموزههای آخرالزمانی دارد. شیخ احمد احسایی و پیروانش ادامه منطقی جریانی بودند که تفکر عقلی و فلسفهورزی (ابنسینا و معتزله) را کنار گذاشته و به شهود، اخبار آحاد و تأویلهای باطنی (متأثر از ابنعربی، حروفیه و نقطویه) روی آوردند.
- ترکیب مبانی ولایت شیعی با علوم غریبه (اعداد و جفر) بستری فکری برای ظهور بابیه فراهم کرد
- تأویلگرایی باطنی و باورهای آخرالزمانی در حاشیه فقه رسمی شیعه رشد یافت
- نزاع فقیهان اصولی و اخباری در دوره قاجار زمینه را برای ظهور باورهای جدید فراهم ساخت
- ادبیات بابیه متأثر از فرهنگ تأویلگرایی شیخیه و فرقههای قدیمتر بود
- قرن نوزدهم ایران بدون درک شیخیه قابل فهم نیست
“شیخیه را باید شناخت. خوب هم باید شناخت. بر اساس منابع دست اول آن و نه ردیهها و اتهام نامههایی که علیه آن ها نوشته شده است.”
“این نوشتهها آینه بخشی از فرهنگ ما است. فرهنگ اخباریگری و تمایل به حجیت ظنون و اخبار آحاد و نقل خوابها و ترجیح مکاشفه و شهود بر فلسفهورزی است.”
تحلیل انصاری نشان میدهد که برای فهم تحولات فکری ایران قرن نوزدهم، شناخت عمیق جریان شیخیه و تأثیرات آن بر فرهنگ دینی ایرانیان ضروری است.




