چرا آیندهپژوهی در مدیریت کشور جایگاهی ندارد؟ پاسخ ابراهیم حاجیانی
ابراهیم حاجیانی، جامعهشناس و مدیر گروه آیندهپژوهی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، درباره ضعفهای آیندهپژوهی در نظام مدیریتی ایران میگوید: «تصمیمگیریها عمدتاً کوتاهمدت و واکنشی است و آیندهپژوهی هنوز در سیاستگذاری نهادینه نشده است».

وضعیت آیندهپژوهی در نظام مدیریتی ایران
آیندهپژوهی در ایران هنوز نتوانسته از سطح گفتمان نظری فراتر رود و به یک نظام فکری و سیاستی منسجم در تصمیمسازیهای کلان کشور تبدیل شود. به گفته دکتر ابراهیم حاجیانی، جامعهشناس و مدیر گروه آیندهپژوهی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، استقبال از آیندهپژوهی بیشتر در سطح شعار باقی مانده و تأثیر واقعی در تصمیمگیریها نداشته است. تصمیمگیریها عمدتاً بر پایه اقتضائات روز و نگاه کوتاهمدت انجام میشود و ساختار حکمرانی فاقد رویکردهای آیندهنگرانه است.
- غلبه تفکر کوتاهمدت در مدیران موجب شده فرصت و انگیزه لازم برای نگاه آیندهمحور وجود نداشته باشد
- نبود نهادهای تخصصی و اندیشکدههای فعال باعث ضعف پیوند میان دانش آیندهپژوهی و سیاستگذاری شده است
- مقاومت ذهنی مدیران در برابر نتایج آیندهپژوهی که پیشفرضهای سنتی آنها را به چالش میکشد
- ضعف در توسعه علمی آیندهپژوهی و عدم نهادینهسازی آن در ساختارهای دانشگاهی
- عملکرد واکنشی نظام تصمیمگیری به جای رویکرد پیشنگرانه در مواجهه با بحرانها
حاجیانی میگوید: «هنوز رویکردهای آیندهنگرانه در ساختار حکمرانی ما به صورت نهادینه وارد نشدهاند»
او تأکید میکند: «نقش آیندهپژوهی در مواجهه با بحرانهایی چون آب، مهاجرت و ناترازی اقتصادی، در شناسایی زودهنگام مسائل و طراحی سناریوهای محتمل است»
برای کاهش شکاف میان دانش آیندهپژوهی و تصمیمسازی، تعامل دوطرفه از سوی پژوهشگران و مدیران ضروری است. پژوهشگران باید کیفیت تحقیقات و سناریوهای کاربردی را ارتقا دهند و مدیران نیز باید به ضرورت این دانش باور داشته باشند.
