انتقاد از تناقض در سیاستهای نامگذاری و ناسیونالیستی در ایران
نویسنده به تناقضهای موجود در تغییر نامهای اماکن و نهادها از عناصر ملی به اسلامی و سپس بازگشت ناگهانی به مفاهیم ملی میپردازد. نمونههایی مانند تغییر نام خیابان شاپور به وحدت و سپس نصب مجسمه او، یا تغییر نام خبرگزاری پارس به جمهوری اسلامی و ظهور خبرگزاری فارس بررسی شدهاند.

تناقض در سیاستهای نامگذاری و ناسیونالیسم
این گزارش به تحلیل تناقضهای موجود در سیاستهای نامگذاری و رویکرد ناسیونالیستی در ایران میپردازد. نویسنده با ذکر نمونههای متعدد—از تغییر نام خیابان شاپور به «وحدت» و سپس برنامه برای نصب مجسمه شاپور، تا تغییر نام تالار رودکی و ایجاد بنیاد رودکی—این پرسش را مطرح میکند که چرا عناصری که روزی «بد» تلقی میشدند، ناگهان خوب شدهاند. تغییر نام رادیو و تلویزیون ملی ایران به صدا و سیمای جمهوری اسلامی و سپس استفاده از عبارت «رسانه ملی» برای همان نهاد، نمونهای دیگر از این دوگانگی است. همچنین، تبدیل نام فروشگاههای زنجیرهای «کوروش» به «قدس» و سپس مشاهده حضور دوباره فروشگاههای کوروش در سطح کشور، این سوال را برمیانگیزد که معیار ثابتی وجود دارد؟
- تغییر نام خیابان شاپور به وحدت در تضاد با نصب مجسمه او.
- تبدیل خبرگزاری پارس به جمهوری اسلامی و ظهور خبرگزاری فارس.
- انتقاد سازمان تبلیغات اسلامی از رسانهها بابت پوشش ندادن «شب ایران».
«خیابان شاپور بد بود و مجسمه شاپور خوب است؟» «از کی یهو ملی و ناسیونالیست شدی؟!» نویسنده استدلال میکند که این نوسانها نشاندهنده آن است که اصولگرایی ایرانی تنها یک اصل دارد: قدرت. به باور او، همهچیز—از جنگ گرفته تا صلح و حتی ملیگرایی—قابل توجیه است اگر در خدمت حفظ و نمایش قدرت باشد. این گزارش خواننده را به تأمل در مورد انسجام ایدئولوژیک و اولویتهای سیاسی حاکم دعوت میکند.
