جنگ خوب است یا بد؟ بررسی گفتوگوی نمادین ماکیاولی و تامس مور در کتاب فلسفه سیاسی
نگاهی به کتاب «راهنمای آکسفورد در تاریخ فلسفه سیاسی» که به تحلیل تضاد فکری بین ماکیاولی (واقعگرایی سیاسی) و تامس مور (اخلاقمداری) در عصر نوزایی میپردازد. این اثر تحولات اندیشه سیاسی و تقابل قدرت و فضیلت را بررسی میکند.

بررسی فلسفه سیاسی در عصر نوزایی
کتاب «فلسفه سیاسی در عصر نوزایی» اثر مایکل هورنکویست، جلد سیزدهم از مجموعه «راهنمای آکسفورد در تاریخ فلسفه سیاسی» است که به تحلیل تحولات اندیشه سیاسی در دوره گذار از قرون وسطی به مدرنیته میپردازد. این کتاب با ترجمه عارف مسعودی توسط نشر قصیدهسرا منتشر شده و بر دو اندیشمند برجسته نیکولو ماکیاولی و تامس مور تمرکز دارد. نویسنده نشان میدهد که اندیشه ماکیاولی متأثر از فضای سیاسی ناپایدار فلورانس بوده و بر حفظ قدرت و جدایی سیاست از اخلاق تأکید دارد، در حالی که مور با رویکرد اخلاقی و اومانیستی به خدمت رسانی به مردم اعتقاد دارد.
- تحلیل بنیانگذاری دولتها در اندیشه ماکیاولی و تأکید بر قانون و زور
- بررسی آرمانشهر تامس مور و نقد سیستم سرمایهداری
- گفتوگوی نمادین بین دو اندیشمند درباره سازندگی یا تخریب منازعه
- تقابل واقعگرایی سیاسی و آرمانگرایی اخلاقی در عصر نوزایی
- ناتوانی هر دو نظریه در پاسخگویی به تحولات اقتصادی و فناوری
“ماکیاولی منازعه را امری سازنده میدانست در حالی که مور آن را بالقوه مخرب اما قابل مدیریت میپنداشت.” “نه واقعگرایی افراطی ماکیاولی توان ساخت جامعهای عادل را داشت و نه آرمانگرایی مور توان اداره سیاست در دنیای واقعی را.”
این کتاب نشان میدهد که فلسفه سیاسی عصر نوزایی در نوسان بین قدرت و فضیلت، آرمان و واقعیت شکل گرفته و هیچیک از دو نظریه به تنهایی پاسخگوی پیچیدگیهای جهان مدرن نبودهاند.
