چرا نسل زد گفتمان فیرحی را نپذیرفت: فقه سیاسی در بنبست مدرنیته
بررسی پروژه فکری داود فیرحی در بازخوانی فقه سیاسی برای سازگاری با مفاهیم مدرن مانند دموکراسی. تحلیل چالشهای پیوند سنت فقهی با مدرنیته و دلایل عدم اقبال نسل جوان به گفتمان نواندیشی حوزوی.

پروژه ناتمام فیرحی برای ایران امروز
پنج سال از درگذشت داود فیرحی، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران میگذرد. او از چهرههای شاخص در بازسازی فقه سیاسی بود که کوشید با نگاهی تازه به میراث فقهی، از دل سنت اسلامی راهی به سوی مفاهیم مدرن بگشاید. فیرحی بر این باور بود که مفاهیمی چون «بیعت» و «شورا» میتوانند مبانی دموکراتیک در فقه اسلامی باشند. چالش اصلی پروژه فکری او یافتن راهی برای پیوند دادن «سنت فقهی» با «مفاهیم مدرن» بود بدون آنکه یکی در دیگری حل شود.
- فیرحی از روش «دیرینهشناسی» و «تبارشناسی» فوکویی برای بررسی ریشههای قدرت در تاریخ اندیشه اسلامی استفاده کرد
- گفتمان «نواندیشی حوزوی» با وجود جذابیت نظری نتوانست به جریانی پایدار در بدنه حوزه و دانشگاه تبدیل شود
- نسل زد با دغدغههای معیشتی و اولویتهای متفاوتی شکل گرفت که این گفتمان پاسخگوی آن نبود
- مهمترین دستاورد فیرحی نشان دادن ظرفیتهای مردمسالارانه در درون فقه اسلامی بود
- رویکرد «ظرفیتسنجی» میتواند ادامه منطقی پروژه ناتمام فیرحی باشد
«فیرحی توانست وجوه مردمسالارانه فقه را برجسته کند اما پروژه فکری او هنوز ناتمام است»
«چالش نظری مهمتر آن است که دموکراسی و مردمسالاری مفاهیمی مدرناند و در ذات سنت اسلامی به معنای امروزی وجود ندارند»
میراث فکری فیرحی در علوم سیاسی ایران، طرح پرسشهایی تازه درباره نسبت سنت اسلامی با مفاهیمی چون دموکراسی است که همچنان در اندیشه سیاسی معاصر ایران زنده و الهامبخش هستند.
