شهریار ایرانی: بازخوانی کهنالگوی قدرت در فرهنگ سیاسی ایران
حمید دباشی در کتاب «شهریار ایرانی» به بررسی کهنالگوی قدرت در فرهنگ سیاسی ایران میپردازد و نشان میدهد که این مفهوم فراتر از شخصیت فردی، نمادی از اقتدار سیاسی است که ریشه در تاریخ چندفرهنگی ایران دارد.

شهریار ایرانی؛ کهنالگوی قدرت در فرهنگ سیاسی
کتاب «شهریار ایرانی: ظهور و رستاخیز یک کهن الگوی امپراتوری» اثر حمید دباشی به بررسی مفهوم شهریار در سنت فکری ایران میپردازد. نویسنده با الهام از ماکیاولی، گرامشی و کاسیرر، شهریار ایرانی را نه به عنوان یک شخصیت خاص، بلکه به عنوان کهنالگویی مفهومی معرفی میکند که در طول تاریخ شکل گرفته است. دباشی بر این باور است که فرهنگ سیاسی ایران تکثرگرا و التقاطی است و تنها به منابع ایرانی یا اسلامی محدود نمیشود.
- شهریار ایرانی جنسیتزده نیست و هم مرد و هم زن میتواند باشد
- این مفهوم تحت تأثیر منابع یونانی، هندی، عبری و اسلامی شکل گرفته است
- کهنالگوی شهریار در مواجهه با استعمار به چهار خردهالگو تقسیم شده است
- خردهالگوهای شاعر، پیامبر، یاغی و زائر هویت سوژه ایرانی معاصر را شکل میدهند
- کتاب به دنبال عبور از دوگانه کاذب سنت و مدرنیته است
"فرهنگ سیاسی ما نه صرفاً «ایرانشهری» بلکه فرهنگی است و مثل همه فرهنگهای سیاسی دیگر التقاطی و متعددالاضلاع است"
"هدف من بازسازی عناصر تاریخی ایران است که ذاتاً متکثر هستند. این التقاط و تکثر ویژگی قدرت و دلیل استمرار فرهنگ چندجانبه ماست"
دباشی معتقد است که باید دوگانههای استعماری را کنار گذاشته و به بازشناسی مولفههای فرهنگ ایرانی بر اساس متون تاریخی پرداخت.




