جامعهای که خود را قربانی جهان میداند: تحلیل فرافکنی در فرهنگ ایرانی
تحلیل تاریخی-اجتماعی پدیده «فرافکنی» در فرهنگ ایرانی از حمله مغول تا عصر حاضر. این جستار به ریشهیابی ذهنیت قربانیمحور و راهکارهای بازسازی اراده فردی و جمعی میپردازد.

فرافکنی در فرهنگ ایرانی: از مغول تا امروز
این مقاله به تحلیل پدیده «فرافکنی» در فرهنگ ایرانی میپردازد؛ ذهنیتی که در آن افراد مسئولیتهای فردی و جمعی را به عوامل بیرونی نسبت میدهند. نویسنده ریشه این پدیده را در حمله مغول در قرن هفتم هجری جستوجو میکند، زمانی که ویرانی مادی به فروپاشی معنایی انجامید و جامعه ایرانی از «اخلاق اراده» به «اخلاق شکایت» گرایش یافت. در دوران پیش از مغول، ادبیات و تفکر ایرانی بر پایه اراده فردی و مسئولیتپذیری استوار بود، اما پس از این واقعه تاریخی، جامعه بهتدریج به سمتی حرکت کرد که شکستها را نه محصول کوتاهی خود، بلکه نتیجه تقدیر و عوامل بیرونی دانست.
- انتقال از کنشگری به انفعال در ادبیات پسامغولی
- تحریف مفاهیمی مانند صبر و گذشت در فرهنگ دینی
- نقش نظام آموزشی و رسانهها در تداوم تفکر قربانیمحور
- آزمایشهای علمی مانند «جامعهزیستی موشها» که نقش محیط در اعتیاد را نشان میدهد
- تأثیر فرافکنی بر رکود اقتصادی و اجتماعی ایران معاصر
«هیچ ملت یا فردی با حفظ این عادت نمیتواند مسیر اصلاح را طی کند.»
«صبر یعنی پایداری در مسیر حق، نه خاموشی در برابر ظلم.»
بازسازی اراده جمعی نیازمند بازتعریف مفاهیم اخلاقی و تقویت مسئولیتپذیری در سطوح فردی و فرهنگی است.




