واگذاری مسئولیت دورزدن تحریم به بابک زنجانیها و تأثیر آن بر اعتماد جامعه
بررسی سازوکار تراستیها به عنوان روش دورزدن تحریمها و تحلیل چالشهای اخلاقی واگذاری این مسئولیت به افرادی مانند بابک زنجانی و تأثیر آن بر اعتماد عمومی.

سازوکار تراستیها و دورزدن تحریمها
تحریمهای بینالمللی کشورها را به روشهای مختلفی مانند استفاده از تراستیها برای دورزدن محدودیتها سوق میدهد. تراستیها نهادهایی هستند که داراییها را به نام خود مدیریت میکنند اما به نفع ذینفعان واقعی عمل میکنند. این سازوکار اگرچه در شرایط تحریم ممکن است ضروری به نظر برسد، اما فاقد شفافیت لازم است و میتواند به فساد سیستماتیک منجر شود.
- تراستیها در ایران از دهه ۱۳۸۰ به صورت غیررسمی مورد استفاده قرار گرفتند
- افزایش استفاده از این سازوکار پس از تشدید تحریمها در سالهای ۱۳۹۰
- پنهانسازی مالکیت واقعی داراییها از مهمترین چالشهای این روش
- گزارشهای بینالمللی نشان میدهد تراستیها در پنهانکاری مالی نقش حیاتی دارند
گزارش بانک جهانی نشان میدهد "ضعف اصلی در نبود شفافیت مالکیت واقعی و نبود نظارت بر ارائهدهندگان خدمات تراست است"
سازمان Global Witness هشدار میدهد "تا زمانی که تراستها در تاریکی عمل کنند، فساد جهانی نیز در سایه آنها زنده میماند"
مسئله بابک زنجانی و相似 cases نمونهای از این دوگانه اخلاقی است: از یک سو دورزدن تحریمها برای کمک به مردم، و از سوی دیگر ایجاد ظرفیت برای سوءاستفاده از منابع عمومی. برای حفظ اعتماد جامعه، ضروری است نظارت شدید و مجازاتهای سنگین برای متخلفان در نظر گرفته شود.




