باستانگرایی تقلبیِ تانکِ انقلاب: نقدی بر نمایشهای سیاسی معاصر
تحلیلی از باستانگرایی تقلبی در سیاست ایران معاصر با تمرکز بر مراسم نمادین و تناقضات گفتمانی در مدیریت شهری تهران و نقش رسانهها در این زمینه.
تحلیل باستانگرایی تقلبی در سیاست امروز
این مقاله به نقد پدیده «باستانگرایی تقلبی» در فضای سیاسی ایران میپردازد. نویسنده با اشاره به مراسم نمادین مانند نصب مجسمه شاپور ساسانی در میدان انقلاب تهران، تناقضات رفتاری و گفتاری برخی جریانهای سیاسی را بررسی میکند. او تأکید دارد که این نمایشها با هویت تاریخی میدان انقلاب و اهداف انقلاب اسلامی ناسازگار است و تنها به «مضحکه» تبدیل شدهاند.
- عدم انسجام بین فرم و محتوا در مراسم باستانگرایی
- تناقض گفتمانی بین شعارهای انقلابی و اقدامات نمادین پیش از اسلام
- نقش رسانهها مانند صدا و سیما در بازتاب این رویدادها
- واکنشهای مردمی و پیشبینیهای آنان درباره پیامدهای چنین اقداماتی
- انتقاد از مدیریت شهری و هزینههای مالی این پروژهها
“شما همینکه قیافه مدعیان این باستانگرایی را جلوی چشم بیاورید، تقلبی بودن دعویشان اثبات میشود.”
“این مجسمه در محوطه نقش رستم معنی دارد. درست در جایی قرار گرفتهاست که باید قرار بگیرد.”
نویسنده نتیجه میگیرد که انسجام ملی با چنین نمایشهای متضاد و تقلبی سازگاری ندارد و تنها صداقت و عمل coherence میتواند اعتماد مردم را جلب کند.



