اگر سیاست خارجی را بازی “وجودی” ببینیم و هر شکستی را به معنای باخت کامل بگیریم، خیلی زود همه چیز را میبازیم
عباس عبدی در تحلیل خود استدلال میکند که نگاه به سیاست خارجی بهعنوان یک بازی “وجودی” که هر شکست در آن به معنای باخت کامل است، راهبردی زیانبار محسوب میشود. او پیشنهاد میکند که با تغییر چارچوب ذهنی و در نظر گرفتن شکستها بهعنوان فرصتی برای یادگیری و بهبود، میتوان به خروجیهای موفقتری دست یافت.

تحلیل عباس عبدی دربارهی نگاه به سیاست خارجی
عباس عبدی در تحلیل خود، سیاست خارجی را با استعارهی بازیهای مختلف مقایسه میکند. او دو نوع نگاه اصلی را از یکدیگر متمایز میسازد: نگاه مبتنی بر بازی “وجودی” و نگاه مبتنی بر بازیهای متعدد و تدریجی. در دیدگاه اول، که آن را مشکلساز میداند، هر شکست به معنای حذف کامل و پایان بازی تلقی میشود. این نگرش فضایی برای مانور، یادگیری از اشتباهات یا بازگشت به بازی را باقی نمیگذارد و در درازمدت به زیان طرفداران چنین دیدگاهی تمام میشود.
- در مقابل، عبدی دیدگاه دوم را که مبتنی بر بازیهای رفت و برگشت یا دورهای است، سازندهتر میداند. در این چارچوب، هیچ شکست یا پیروزی واحدی به معنای پایان ماجرا نیست.
- یک شکست میتواند انگیزهای برای اصلاح روشها و تلاش بیشتر در دور بعدی باشد و یک پیروزی نیز میتواند هشداردهندهی غفلت و غرور شود.
- او اشاره میکند که بازیکنان ماهر در شطرنج، به موقع و پیش از رسیدن به بنبست کامل، بازی بینتیجه را واگذار میکنند تا فرصت را برای بازیهای آینده حفظ نمایند.
- نویسنده تأکید دارد که برخی نیروها علاقهمند به تعریف سیاست خارجی در قالب بازی وجودی هستند تا بتوانند نتایج خاصی را دیکته کنند.
عبدی مینویسد: “اگر از این زاویه نگاه کنیم بازی سیاست خارجی ایران را میتوانیم به گونه سازندهتری ببینیم.”
او در ادامه نتیجه میگیرد: “پیشنهاد مشخص این است که بیایید از این منظر به ماجرای هستهای و روابط خارجی نگاه کنیم، قطعا راه خروج موفقیتآمیز پیدا میشود.”
این تحلیل در نهایت呼吁 میکند که با اتخاذ نگاهی انعطافپذیر و بلندمدت به دیپلماسی، میتوان از بنبستهای看似وجودی خارج شد و به راهحلهای پایدار دست یافت.




