مدیران سیاسی، سد راه مهار بحران آب
مقالهای در مورد نقش مدیران سیاسی در تشدید بحران آب ایران، با اشاره به طرحهای رها شده مانند «۵ دریاچه» قبل از انقلاب و سوء مدیریتهای کنونی در حوزه کشاورزی و انتقال صنایع آببر به مناطق کویری.

بحران آب و مدیریت سیاسی در ایران
این مقاله به بحران آب در ایران و نقش مدیران سیاسی در تشدید این بحران میپردازد. نویسنده اشاره میکند که قبل از انقلاب، طرحهای کارشناسی شدهای مانند طرح آمایش سرزمینی و طرح ۵ دریاچه وجود داشت که قرار بود آب دریای عمان به کویر مرکزی منتقل شود تا ۵ دریاچه برای تغییر اقلیم ایجاد گردد. اما پس از انقلاب، این طرحها رها شدند و اکنون با بحران آب مواجه هستیم.
- کشاورزی همچنان بیشترین سهم را در مصرف آب دارد، در حالی که روشهای آبیاری هزاران سال است تغییر چندانی نکردهاند.
- تمرکز بر توسعه کشاورزی در مناطق کویری برای کشت محصولات آببر مانند برنج و سیفیجات یک "حماقت محض" خوانده شدهاست.
- انتقال صنایع آببر به کویر مرکزی به بهانه امنیت، آسیبزاتر از حملات خارجی توصیف شدهاست.
- در حوزه آبریز دریاچه ارومیه بیش از ۱۰۳ سد و ۹۰ هزار چاه غیرمجاز وجود دارد که به خشک شدن این دریاچه کمک میکنند.
- به جای سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و بهبود روشهای مدیریت آب، بودجهها صرف پروژههای مخرب محیط زیست میشود.
"حق آبه طبیعت باید پرداخت شود. این سادهترین اقدام است. ظرفیتهای زیستی باید در نظر گرفته شوند که نمیشوند."
"ما باید به تعادلهای زیستی احترام بگذاریم و آن را در اولین اولویتهای توسعه قرار دهیم."
نویسنده تأکید میکند که باید به جای توسعه کشاورزی، بر توسعه صنعتی تمرکز کرد و راهبرد توسعه را تغییر داد. همچنین اشاره میکند که مدیران سیاسی غالباً فاقد تجربه و تخصص کافی هستند و این بخش نیازمند ساماندهی فوری است.



