نقد ساراماگو بر انفعال روشنفکر و فروپاشی ارزشها در برابر قدرت سیاسی
تحلیل رمان «سال مرگ ریکاردو ریش» اثر ژوزه ساراماگو که با استفاده از استعارههای اسطورهای مانند لابیرنت، مینوتور و آداماستور به نقد فاشیسم و انفعال روشنفکری در پرتغال دوران سالازار میپردازد.

نقد اسطورهای ساراماگو بر فاشیسم و انفعال روشنفکری
ژوزه ساراماگو در رمان «سال مرگ ریکاردو ریش» (۱۹۸۴) با بهرهگیری از اسطورههای کلاسیک، فضای سیاسی پرتغال تحت دیکتاتوری سالازار را تحلیل میکند. شخصیت اصلی رمان، ریکاردو ریش (یکی از هترونیمهای فرناندو پسوا)، روشنفکری منفعل است که در لیسبون دهه ۱۹۳۰ گرفتار شده است.
- لابیرنت نماد هزارتوی ذهنی ریش و گرفتاری انسان مدرن در ساختار قدرت است
- مینوتور استعارهای از فاشیسم مدرن به عنوان هیولای همهجا حاضر
- آداماستور نشاندهنده شکست تاریخی و تضاد بین عظمت گذشته و محدودیت حال
- غیاب الههها نماد فروپاشی امید و فقدان مسیر رهایی
«در کوچههای باریک لیسبون، گویی هر پیچ، راهی تازه به سوی هیچ است»
«هیچ پیروزیای در کار نیست؛ شهر ادامه میدهد، هیولا زنده است»
ساراماگو با وارونه کردن اسطورهها نشان میدهد که در برابر قدرت توتالیتر، قهرمانی وجود ندارد و روشنفکر به نظارهگری محکوم شده است.




