پرل هاربر: صدایی که شنیده نشد
تحلیل شکست اطلاعاتی آمریکا در حمله ژاپن به پرل هاربر در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ که نشاندهنده چهار اشتباه بزرگ در تحلیل نیت، توان، الگو و سناریوی دشمن بود.

تحلیل شکست اطلاعاتی در پرل هاربر
این مقاله به بررسی چهار شکست بزرگ اطلاعاتی میپردازد که منجر به غافلگیری آمریکا در حمله ژاپن به پرل هاربر در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ شد. حملهای که در شرایطی صورت گرفت که همه نشانههای آرامش وجود داشت اما دقیقاً در دل همین آرامش، بزرگترین شکست اطلاعاتی تاریخ آمریکا شکل گرفت.
- شکست در تحلیل نیت: آمریکا باور نمیکرد ژاپن قصد حمله گسترده داشته باشد
- شکست در تحلیل توان: واشنگتن توانایی ژاپن برای اجرای حملهای دقیق را دست کم گرفت
- شکست در تشخیص الگو: نشانههای آشکار خطر دیده شدند اما الگو تشخیص داده نشد
- شکست در تفکر سناریویی: ذهنیت تحلیلگران در قفس پیشفرضهای گذشته زندانی شده بود
“خطر وقتی سراغت میآید که همهچیز امن به نظر میرسد.”
“میترسم تمام کاری که کردهایم این باشد که غول خفته را بیدار و او را با عزمی وحشتناک پر کرده باشیم.” - دریاسالار یاماموتو
این الگو تنها به پرل هاربر محدود نبود و در موارد دیگری مانند غافلگیری استالین در برابر حمله هیتلر نیز تکرار شد. امنیت از ذهنی آغاز میشود که بتواند چیزی را تصور کند که هنوز رخ نداده اما ممکن است رخ دهد.




