قفس آهنین معلم و رابطه بازاری با دانش آموز / بازتعریف نقش مربی و معلم
بیستا استدلال میکند که قرار گرفتن معلم در رابطهی «بازاری» با دانشآموز، معلم را به بازیچهی امیال فردی و ابزاری در دست نیروهای بازار تبدیل میکند. این مقاله به بررسی مفهوم «یادگیریزدگی» و نیاز به آموزش فراسوی یادگیری محض میپردازد.

قفس آهنین معلم و آموزش فراسوی یادگیری
گرت بیستا، نظریهپرداز آموزشی، در کتاب "فراسوی یادگیری" مفهوم "یادگیریزدگی" را بهعنوان بحران آموزش امروز مطرح میکند. وی معتقد است آموزش نباید صرفاً تابع یادگیری ابزاری و قابلاندازهگیری باشد، بلکه باید افقهایی برای پرسش از معنا، آزادی و تحول انسانی بگشاید.
مؤلفههای اصلی نظریه بیستا
- یادگیریزدگی: محصول بازاریسازی، ابزاریسازی و تودهوارسازی آموزش
- فراسوی یادگیری: حرکت به سوی آموزش بهمثابه پروژهای انسانی، سیاسی و دموکراتیک
- سهوجهی رابطه آموزشی: اعتماد، خشونت استعلایی و مسئولیت
نقد نقش "تسهیلگر"
- تقلیل نقش معلم به تسهیلگر، وی را به بازیچه امیال فردی و نیروهای بازار تبدیل میکند
- آموزش اصیل نیازمند "هنرمندی" معلم و کنش آموزشی فعالانه است
- تسهیلگری به بازتولید وضع موجود میپردازد بدون آنکه افقهای تازه بگشاید
"قرار گرفتن معلم در رابطهی بازاری با دانشآموز، معلم را به بازیچهی امیال فردی این و آن تبدیل میکند"
"تکثر، شرط امکان آموزش است و نه تهدید آن"
بازتعریف نقش معلم
معلم میتواند در جایگاه "پرسشگر"، "معمار فضا" و "روایتگر" عمل کند و فضایی برای مواجهه با "دیگری" و رشد سوژگی دموکراتیک فراهم آورد.




