چرا دولتهای ایران موفق نبودند؟ قدرت واقعی در دست دولت نیست
تحلیل ناکامی دولتهای ایران از هاشمی تا پزشکیان و بررسی توزیع نابرابر قدرت که مانع پیشرفت اقتصادی شده است. شهروندان ایرانی در زمستان ۱۴۰۴ با تنگناهای شدید معیشتی روبرو هستند.

تحلیل ناکامی دولتهای ایران در چهار دهه اخیر
مقاله حاضر به بررسی دلایل ناکامی دولتهای مختلف ایران از دوره پس از جنگ تاکنون میپردازد. نویسنده با اشاره به شرایط دشوار معیشتی شهروندان ایرانی در آستانه زمستان ۱۴۰۴، این پرسش اساسی را مطرح میکند که چرا هیچیک از دولتها نتوانستهاند کشور را از «مدار توسعهنیافتگی» خارج کنند.
- دولت هاشمی رفسنجانی: با وجود تجربه گسترده، دولت به تدریج ذیل نهادهای دیگر قرار گرفت
- دولتهای اصلاحات: برنامه سوم توسعه بهترین دستاورد بود اما با موانع متعددی روبرو شد
- دولتهای بعدی: احمدینژاد، روحانی، رئیسی و پزشکیان هم نتوانستند اقتصاد را در مسیر پیشرفت قرار دهند
«توزیع قدرت در جمهوری اسلامی به بدترین حالت رخ داده و خواستاران دگرگونی، از قدرت رسمی سهم اندکی دارند»
«نظریه دولتهای ضعیف عامل بدبختی مردم را میتوان ابطال کرد»
راه حل اصلی تغییر ذهنیت نهادهای قدرت درباره بحران اقتصادی است، اما این نیازمند نیرویی بزرگ برای ایجاد دگرگونی است. شهروندان ایرانی برای آرامش ذهنی و آسایش مادی نیازمند «هوای تازه» در سپهر مسائل کشور هستند.




