خاطرات ناصرالدینشاه از سفر به کربلا: بیزاری از ازدحام گداها و قالمقال
ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات روز ۲۷ آذر ۱۲۴۹ از سفر خود به کربلا مینویسد و از بیزاری خود از ازدحام گداها و قالمقال در این شهر مقدس سخن میگوید. همچنین به حمله عربها به چادر والده شاه و سرقت چادر گلدوزی شده اشاره میکند.

خاطرات ناصرالدینشاه از سفر به کربلا
ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات روز یکشنبه ۲۴ رمضان ۱۲۸۷ (مصادف با ۲۷ آذر ۱۲۴۹ خورشیدی) به توصیف سفر خود به کربلا میپردازد. شاه از بیزاری خود از ازدحام عرضهچیها، گداها و قالمقال در شهر کربلا سخن میگوید و به همین دلیل ترجیح میدهد از مسیر صحرایی و خارج از شهر به سفر خود ادامه دهد.
- مسیر سفر: شاه از سمت شرقی شهر کربلا و از دم کورهها به صحرا میرود تا از شلوغی شهر دوری کند
- حوادث روز: عربها به چادر پیشخانه حمله میکنند، دو فراش را میزنند و چادر گلدوزی والده شاه را پاره کرده و میبرند
- همراهان شاه: ظهیرالدوله، شاهزاده هندی، آجودانباشی و دیگر درباریان در کربلا میمانند تا به مکه معظمه بروند
- شرایط راه: مسیر پر از نهرهای بزرگ و کوچک بوده و سفر با سختی و خستگی همراه است
"از بس کربلا عرضهچی، گدا، قالمقال دارد، آدم بیزار میشود"
"امروز عربها ریخته بودند سر پیشخانه، دو فراش را زده بودند، چادر گلدوزی والده شاه را پاره کرده برده بودند"
شاه در این سفر با وجود دنداندرد و خستگی، به مسیر خود ادامه میدهد و در نهایت به اردوگاه کنار فرات میرسد. این خاطره تصویری زنده از اوضاع اجتماعی و امنیتی حاکم بر مناطق زیارتی در دوره قاجار ارائه میدهد.



