کوتاهترین راه در سیاستگذاری، بدترین و خطرناکترین راه است
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «کوتاهترین راه بدترین راه» به نقد سیاستگذاری قیمتگذاری دستوری پرداخته و تأکید میکند که راهحلهای سریع دولتی معمولاً پیامدهای منفی برای جامعه دارند. وی با اشاره به تجربیات گذشته، ضرورت انتخاب مسیرهای طولانیتر اما پایدار را مطرح میکند.
نقد سیاستگذاری قیمتگذاری دستوری
عباس عبدی در یادداشت خود با عنوان «کوتاهترین راه بدترین راه» به تحلیل پیامدهای منفی قیمتگذاری دستوری در اقتصاد ایران میپردازد. وی استدلال میکند که اگرچه راهحلهای سریع و مستقیم مانند تعیین قیمت توسط دولت به ظاهر ساده به نظر میرسند، اما در بلندمدت به ضرر جامعه و اقتصاد تمام میشوند. عبدی با اشاره به تجربه دوره اصلاحات در دهه ۱۳۸۰ یادآوری میکند که کاهش قیمتگذاری دولتی و یکسانسازی نرخ ارز منجر به ثبات اقتصادی و بهبود وضعیت مردم شد.
- قیمتگذاری دستوری به عنوان عاملی برای تضعیف بخشهای مختلف اقتصادی از جمله سلامت معرفی میشود
- ریشه اصلی تورم و گرانی در سیاستهای بودجهریزی نادرست و کسری بودجه دولت است نه سودجویی کسبه
- ادامه روند فعلی قیمتگذاری نه تنها مشکل مردم را حل نمیکند بلکه وضعیت را بدتر میکند
- نیاز به اصلاح ساختاری و توجه به نقش بیمه در تأمین سلامت مردم وجود دارد
- سیاستگذاران به دلیل تفکر کوتاهمدت و مسئولیتناپذیری به راهحلهای سریع تمایل دارند
"کوتاهترین راه میان دو نقطه خط مستقیمی است که آن دو نقطه را به هم وصل میکند. ولی در سیاستگذاری کوتاهترین راه، معمولاً بدترین و خطرناکترین راه است."
"قیمتگذاری سادهترین و البته بدترین کار است که فقط با یک دستور اداری قابل انجام است. ولی بهتر است به فکر آینده کشور هم باشیم."
این تحلیل نشان میدهد که حل مشکلات اقتصادی نیازمند رویکردی بلندمدت و ساختاری است و نه راهحلهای مقطعی که تنها بار مشکلات را بر دوش مردم میگذارند.



