موضع سعید جلیلی درباره پاتوقهای جوانان و تحلیل جامعهشناختی آن
تحلیل جامعهشناختی مخالفت سعید جلیلی با پاتوقهای جوانان مانند کافهها بر اساس نظریههای هابرماس و اولدنبرگ. بررسی نقش این فضاها در شکلگیری حوزه عمومی و فردیت مقاوم در برابر سیستم رسمی.

تحلیل جامعهشناختی پاتوقهای جوانان
این گفتوگو با دکتر الناز شیری پژوهشگر اجتماعی به بررسی موضع سعید جلیلی در مخالفت با پاتوقهای جوانان مانند کافهها میپردازد. از منظر جامعهشناختی، پاتوقها نه تنها مکانهای گذران وقت بلکه “گهواره شکلگیری حوزه عمومی” هستند. بر اساس نظریه “مکان سوم” رِی اولدنبرگ، این فضاها نقش حیاتی در تکمیل زندگی اجتماعی بین خانه و محل کار ایفا میکنند.
شکاف گفتمان رسمی و زیستجهان مردم
- انسداد فضای سیاسی و استحاله نهادهای مدنی موجب شکاف عمیق شده است
- مردم با “نادیدهانگاری عمدی سیاست رسمی” به فضاهای غیرحاکمیتی روی آوردهاند
- تجمع در کافهها نشاندهنده “زندگیگرایی جدید” و مقاومت غیررسمی است
ظهور فردیت مقاوم
“پاتوقها نمایانگر بروز فردیت در برابر سیستم هستند”
کنشگری در این فضاها خلاقانه و فرار از جرمانگاری است. جوانان از طریق “ناجنبشها” پیام خود را بدون رویکرد رادیکال منتقل میکنند.
استحاله نهادهای مدنی
- NGOهای وابسته به حاکمیت نماینده مردم نیستند
- مهاجرت به پاتوقها نشانه حذف نمادین نهادهای رسمی است
- این فضاها حافظه جمعی برگشتناپذیر ایجاد میکنند



