دفاع از شهرام ناظری در برابر انتقادات پیرامون سخنانش درباره مولانا در ترکیه
مقاله به تحلیل انتقادات شدید علیه شهرام ناظری پس از سخنرانی او در دانشگاه سلجوق ترکیه میپردازد و با ارائه آمار و مستندات از تلاشهای او در شناساندن مولانا دفاع میکند. همچنین وضعیت نامناسب آرامگاههای شعرای بزرگ ایران در مقایسه با توجه ترکیه به مقبره مولانا بررسی شده است.

دفاع از شهرام ناظری در بحران اخیر
مقاله حاضر به واکنشهای تند در فضای مجازی نسبت به سخنان شهرام ناظری در دانشگاه سلجوق ترکیه میپردازد، جایی که او از تلاشهای دولت ترکیه برای حفظ میراث مولانا تقدیر کرد. نویسنده با استناد به آمار آثار ناظری—که ۴۵ درصد از ۲۶۹ شعر اجراشدهاش متعلق به مولانا است—اثبات میکند که او عمر خود را صرف شناساندن این شاعر بزرگ کرده است. در مقابل، انتقادات مبتنی بر ادعای "ضد ایرانی" بودن یا "چاپلوسی" را بیاساس میخواند.
وضعیت آرامگاههای شعرای ایران
- گزارشهای خبری (از جمله ایسنا در ۱۴۰۲ و ۱۴۰۴) نشان میدهد آرامگاههای حافظ، سعدی، و دیگر بزرگان در ایران با مشکلات جدی مانند موریانهزدگی، مرمتهای غیراصولی با سیمان، و انباشت زباله روبرو هستند.
- مقبرهالشعرای تبریز (مدفن ۴۰۰ شاعر) نیز وضعیت وخیمی دارد، درحالی که ترکیه بودجههای کلانی برای مرمت مقبره مولانا اختصاص داده است.
مولانا در شعری میفرماید: “گهی خوشدل شوی از من که میرم، چرا مردهپرست و خصم جانیم” که به عادت ایرانیان در بزرگداشت اموات اشاره دارد.
فرهنگ مردهپرستی و بیتوجهی به زندگان
نویسنده با نقل قول از لغتنامه دهخدا درباره "مردهپرستی" یادآور میشود که ایرانیان往往 پس از مرگ افراد را تجلیل میکنند، ولی در زمان حیات همان اشخاص—مانند شجریان، لطفی، و مشکاتیان—با محدودیت و بیتوجهی مواجهشان میسازند. این رویکرد توضیحدهنده حملات به ناظری درحالی است که او زنده و فعال است.
مسئله حافظه تاریخی نیز مطرح است: تخریب آثار باستانی توسط هموطنان یا مرمتهای غیراصولی توسط مسئولان—که نمونهاش کنسرت جنجالی علیرضا قربانی در تختجمشید بود—نشان میدهد انتقادکنندگان خود سهمی در تخریب میراث ملی دارند.
در پایان، پرسش کلیدی مطرح میشود: ما برای بزرگداشت بزرگان زندهمان—که اشعارشان فارسی است—چه کردهایم؟ آیا بازدیدی از آرامگاههایشان داشتهایم یا بودجهای برای مرمت اختصاص دادهایم؟ این مقاله دعوت به تامل پیش از قضاوت عجولانه است.

