دریاچه ارومیه و ضرورت پیوند پژوهشهای دانشگاهی با زیستبوم
خشک شدن دریاچه ارومیه نه تنها نتیجه کمآبی بلکه حاصل تصمیمات نادرست علمی و ضعف پژوهشهای دانشگاهی است. این گزارش بر لزوم بازنگری در رویکردها و اولویتبخشی به پژوهشهای بومی تأکید میکند.

بحران دریاچه ارومیه و نقش پژوهشهای دانشگاهی
خشک شدن دریاچه ارومیه به عنوان یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی ایران، تنها نتیجه کمبود بارش و سدسازی نبوده بلکه تصمیمات نادرست علمی و ضعف پژوهشهای دانشگاهی نقش تعیینکنندهای در شکلگیری این چالش داشتهاند. تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۲ با مشارکت متخصصان داخلی و بینالمللی گامی مثبت بود، اما تمرکز بر تخصصهای ملی به جای توجه به شرایط بومی منطقه نتایج مطلوبی به همراه نداشت.
- فاصله دانشگاههای ملی از زیستبوم موجب ضعف در اجرای میدانی پروژهها شده است
- تغییر کاربری اراضی از فضای سبز به مسکونی و تجاری تأثیر مستقیم بر منابع آبی دارد
- تبدیل مزارع دیم به باغ و ویلا سالانه میلیونها متر مکعب آب مصرف میکند
- الگوی کشت گیاهان فضای سبز نیازمند تغییر به گونههای کمآببر است
احمد بایبوردی: "نزدیکی جغرافیایی دانشگاههای منطقه به دریاچه امکان درک عمیقتر از شرایط واقعی را فراهم میکند"
روح الله رشیدی: "تغییر کاربری زمینهای زراعی به مسکونی خودش باعث تخریب منابع آب و بهم خوردن تعادل زیست محیطی میشود"
نجات دریاچه ارومیه نیازمند بازنگری در ساختار پژوهشها و اولویتدهی به دانشگاههای مستقر در حوضه آبریز است. پیوند میان علم و عمل، و ایجاد ارتباط ناگسستنی میان دانشگاه و زیستبوم تنها راه حل پایدار برای این بحران زیستمحیطی محسوب میشود.
