تحلیل رفتار اسرائیل پس از توافق شرمالشیخ؛ مضحکه «صلح آمریکایی» در غزه
مقاله به تحلیل سیاستهای رژیم صهیونیستی پس از توافق شرمالشیخ میپردازد و نشان میدهد که هدف اصلی، حفظ فضای برزخی بین جنگ و صلح برای حفظ برتری تاکتیکی است. نقش آمریکا به عنوان شریک در نقض آتشبس نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

تحلیل رفتار اسرائیل پس از توافق شرمالشیخ
مقاله حاضر به بررسی سیاستهای رژیم صهیونیستی پس از توافق شرمالشیخ میپردازد و نشان میدهد که آنچه امروز در غزه میگذرد، نتیجه سیاست آگاهانهای است که هدف آن حفظ فضای برزخی میان جنگ و صلح است. این فضا به اسرائیل امکان میدهد برتری تاکتیکی خود را حفظ کند. نویسنده استدلال میکند که صلح مبتنی بر میانجیگری آمریکا نه برای پایان دادن به منازعه، بلکه برای بازتولید موازنهای موقت طراحی شده است. تجربه تاریخی نشان میدهد که واشنگتن هرگز صلح را بهعنوان هدفی انسانی دنبال نکرده، بلکه از آن بهعنوان ابزاری تبلیغاتی برای تثبیت نفوذ خود و حمایت از رژیم صهیونیستی استفاده کرده است.
- نقش آمریکا به عنوان ضامن صلح مورد تردید قرار گرفته و به جای آن، واشنگتن به عنوان شریک تجاوز معرفی میشود.
- نقش مکرر آتشبس توسط اسرائیل نشانهای از بیتعهدی تاریخی این رژیم به توافقات بینالمللی است.
- بهانهتراشی در مورد اجساد اسرا به عنوان تاکتیکی برای تداوم جنگ و ایجاد واقعیت میدانی جدید تحلیل شده است.
- طرح صلح ترامپ نمونهای از ابتکارات آمریکایی دانسته شده که هدف واقعی آن تحمیل خواستههای تلآویو بوده است.
هانی الدالی، کارشناس فلسطینی: «خود رژیم صهیونیستی با ایجاد موانع میدانی، مانع یافتن اجساد شده است.»
سرتیپ حسن جونی، تحلیلگر نظامی: «تلآویو از مسئله اجساد بهعنوان تاکتیکی برای تحمیل واقعیت میدانی جدید استفاده میکند.»
در نهایت، نویسنده نتیجه میگیرد که صلح آمریکایی نه صلح واقعی است و نه آتشبس پایدار، بلکه مضحکهای سیاسی است که تا زمان باقی ماندن اشغالگری، هیچ توافقی به ثبات نخواهد انجامید.
