چرا مساله ایران و آمریکا با مذاکره حل نمیشود؟
مقاله به تحلیل اختلافات ذاتی ایران و آمریکا پرداخته و تأکید میکند که راه حل واقعی در تقویت توان داخلی و ساخت ایران قوی نهفته است نه در مذاکرات با طرفی که هدفش تسلیم بیقید و شرط است.

تحلیل اختلافات ذاتی ایران و آمریکا
مقاله حاضر به بررسی ریشههای تاریخی تقابل ایران و آمریکا میپردازد که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز شد. این تقابل نه یک اختلاف تاکتیکی بلکه اختلافی ذاتی بین ذات استکباری آمریکا و ذات استقلالطلبانه انقلاب اسلامی است. نویسنده با استناد به مواضع رهبری تأکید میکند که آمریکا همواره به دنبال تسلیم بیقید و شرط ایران بوده و مذاکره در چنین شرایطی بیاثر است.
- ریشههای تاریخی دشمنی از کودتای ۲۸ مرداد تا حمایت از صدام در جنگ تحمیلی
- اهداف استکباری آمریکا که تسلیمطلبی را جایگزین توافق واقعی میکند
- بیاثر بودن مذاکره وقتی طرف مقابل به تعهداتش پایبند نیست
- راه حل واقعی در تقویت توان داخلی و ساخت ایران قوی نهفته است
- ایران قوی یعنی تکیه بر اقتصاد مقاوم، رشد علمی و انسجام اجتماعی
“ذات استکباری آمریکا چیزی جز تسلیم را قبول نمیکند که این را همه رؤسای جمهور آمریکا میخواستند اما به زبان نمیآوردند.”
“در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات کشور در قوی شدن است.”
نتیجهگیری مقاله این است که آینده متعلق به مسیری است که بر ظرفیت و توان ملی تکیه میکند و گره مشکلات اقتصادی با اراده داخلی باز میشود نه با امضاهای خارجی.
