رمان «شاهسنگ»؛ داستان تصمیمگیری در شرایط بحرانی
رمان شاهسنگ اثر مهدی کرد فیروزجایی داستان روستایی است که پس از زلزله با بحران سنگ بزرگی روبرو میشود که بالای سر امامزاده قرار گرفته و انتخاب بین تخریب امامزاده یا پل روستا، جامعه را دچار دو دستگی میکند.

رمان شاهسنگ: بحران انتخاب در روستای خجرو
رمان «شاهسنگ» اثر مهدی کرد فیروزجایی داستان مردم روستای «خجرو» را روایت میکند که پس از زلزله با بحران بزرگی مواجه میشوند. سنگ عظیمی به نام شاهسنگ که در نوک کوه قرار داشت، پس از زلزله حرکت کرده و دقیقاً بالای سر امامزاده روستا قرار گرفته است. این سنگ هر لحظه امکان حرکت دارد و میتواند امامزاده و خانههای بسیاری را نابود کند.
- مردم روستا بین دو انتخاب سختی گیر کردهاند: تخریب امامزاده یا تخریب پل روستا
- بحران، نیتهای واقعی افراد را آشکار میکند - برخی از منافع شخصی دفاع میکنند
- رمان به مسأله تصمیمگیری در شرایط بد و بدتر میپردازد
- داستان شامل عناصر عاشقانه و چندصدایی است
- شیخ ابراهیم به عنوان روحانی روستا باید جامعه را در این بحران مدیریت کند
"مردم که نمیخواهند امامزاده خراب شود، باید مسیر سنگ را عوض کنند تا مسیر دیگری را طی کند. مسأله اینجاست که اگر مسیر سنگ عوض شود، پل روستا را خراب میکند."
"این رمان کاملاً اجتماعی است و مسأله روز است. بحرانی که درون خیلی از آدمها را عیان میکند."
این رمان ۱۸۸ صفحهای که توسط انتشارات زائر منتشر شده، داستانی عمیق درباره انتخابهای دشوار و ماهیت واقعی انسانها در شرایط بحرانی ارائه میدهد.




