مستند «عکاسخانه» پدربزرگ؛ فقدان حمایت نهادی برای تجربهگرایی در سینما
کارگردان مستند «عکاسخانه» درباره عدم حمایت نهادهای دانشگاهی از فیلمسازان دانشجو میگوید که حتی برای تجهیزات اولیه مانند سهپایه و نور نیز کمکی ارائه نشده است. این فیلم در بخش دانشجویی جشنواره سینماحقیقت حضور دارد.

مستند عکاسخانه و چالشهای فیلمسازی دانشجویی
مبین محمدی، کارگردان مستند «عکاسخانه» که در بخش دانشجویی نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد، درباره شکلگیری ایده این فیلم توضیح میدهد. این مستند از یک آتشسوزی در استودیوی عکاسی قدیمی پدربزرگش در مازندران شروع میشود و با استفاده از عکسهای باقیمانده از آرشیو پدربزرگ، یک سفر سینمایی میان خودش، شهر زادگاهش و خانوادهاش میسازد.
وی رویکرد فیلم را به سمت فیلم جستار (essay film) برد و تأکید کرد که مستند الزاماً مصاحبه یا نمایش یک فرد خاص نیست. در این فیلم، نریشن صدای خود فیلمساز است و بیشتر نماها، نماهای شهری هستند که عکسهای آرشیوی پدربزرگ به آنها متصل میشوند.
- حرکت روایت از تجربه شخصی به تجربه جمعی
- بررسی استحاله شهری درگیر ساختوساز
- عدم نمایش چهرههای زنده در ۹۵ درصد فیلم
- استفاده از عکسها برای اتصال خاطرات به اکنون
- تأکید بر رابطه میان حافظه فردی و جمعی
«پروژههایی از این جنس همیشه روی یک لبه خطرناک حرکت میکنند. اما چیزی که من دنبالش بودم این بود که از یک مسئله کاملاً شخصی، پلی بزنم به یک امر جمعیتر.»
«حتی برای تجهیزاتی ساده مثل سهپایه و نور از دانشکده سینما-تئاتر دانشگاه درخواست کمک کردم اما همان را هم در اختیارم نگذاشتند. این موضوع واقعاً دردناک است.»
محمدی در پایان بر چالشهای فیلمسازی در بخش دانشجویی و فقدان حمایت نهادی تأکید کرد و افزود که فضایی برای تجربهگرایی و آزمون و خطا برای فیلمسازان جوان باقی نمانده است.




