خانهای که هر شب یلدا بود؛ روایت صله رحم در خانه شهیدان خوشسیرت
خانه مادر شهیدان خوشسیرت در آستانه اشرفیه تنها یک سرپناه نبود، بلکه کانون صلهرحم و محبت بود که حتی پس از شهادت فرزندانش، سفرههای همیشه گسترده و گرمای دیدارها ادامه یافت. این گزارش به روایت خانواده از سبک زندگی ایثارگرانه و پیوندهای عمیق خانوادگی میپردازد.

خانهای با گرمای همیشگی یلدا
خانه مادر شهیدان مهدی، حسین و رضا خوشسیرت در آستانه اشرفیه، فراتر از یک سرپناه معمولی بود. این خانه به کانونی از محبت و صلهرحم تبدیل شده بود که در آن سفرهای همیشه گسترده پذیرای مهمانان از راههای دور بود. حتی پس از شهادت فرزندان، این خانه نه تنها خلوت نشد، بلکه به پناهگاهی برای حفظ فرهنگ ایثار و یاد شهیدان تبدیل گردید.
- سفرهای که هرگز جمع نمیشد: مهمانانی شامل رزمندهها، همسایهها و اقوام به صورت دائمی در رفتوآمد بودند
- نقش مادر به عنوان ستون خانواده: مادر شهیدان با صبوری خود داغ فرزندان را سبک کرد و پیوندهای خانوادگی را حفظ نمود
- سردار شهید مهدی خوشسیرت: عمویی که جای پدر را برای فرزندان شهید پر کرد و حضوری پدرانه داشت
- پیوندهای عمیق خانوادگی: ازدواجها بر اساس صمیمیت قبلی شکل گرفته و نامگذاری فرزندان با مشورت دوستان شهید انجام شد
- رفاقت منجر به شهادت: سه شهید حسین، رضا و مهدی رفاقتی خاص داشتند که سرانجام هر سه به شهادت رسیدند
طاهره قاسمنژاد، همسر شهید حسین: «در این خانه، هیچ شبی بدون مهمان نمیگذشت. رزمندهها، همسایهها، دوستان؛ همه میآمدند»
نواب خوشسیرت، فرزند شهید: «عمو مهدی با ما مثل پدر رفتار میکرد؛ دستمان را میگرفت و همهجا میبرد»
این خانه نماد سبک زندگیای است که در آن صلهرحم برکت میآورد و یاد شهیدان چراغ راه آینده میشود. خانهای که هر شب یلدا داشت نه به خاطر بلندای شب، بلکه به خاطر گرمای دلهایی که کنار هم مینشستند.




