تنظیمگری رسانه: شتابدهنده یا دستانداز؟ تحلیل چالشهای حکمرانی رسانه در ایران
این مقاله به بررسی چالشهای تنظیمگری رسانه در ایران میپردازد و تأکید میکند که نهاد تنظیمگر باید مستقل و فراجناحی باشد تا نقش شتابدهنده ایفا کند نه دستانداز. موضوعات کلیدی شامل تعارض منافع، ابهام در قوانین و ضرورت حکمرانی گفتمانی است.
تحلیل تنظیمگری رسانه در ایران
مقاله حاضر به چالشهای اساسی تنظیمگری رسانه در جمهوری اسلامی ایران میپردازد و این پرسش محوری را بررسی میکند که آیا تنظیمگری میتواند نقش شتابدهنده برای رشد فرهنگی ایفا کند یا به دستاندازی برای خلاقیت تبدیل میشود. نویسنده استدلال میکند که حکمرانی مطلوب رسانه مستلزم نهادی مستقل، فراجناحی و فراسازمانی است که بودجه و بقایش به موفقیت یا شکست هیچیک از بازیگران وابسته نباشد.
چالشهای اصلی تنظیمگری
- ابهام در قوانین: استفاده از واژههای مبهم مانند "ارزشهای اسلامی-ایرانی" و "امیدآفرینی" که زمینهساز اعمال سلیقه شخصی مدیران میشود
- تعارض منافع: وقتی نهاد تنظیمگر هم تولیدکننده محتواست و هم ناظر بر رقبا، عدالت رسانهای به خطر میافتد
- تعدد نهادهای ناظر: وجود تنظیمگران موازی و تبصرههای پیچیده که فعالان رسانهای را با چالشهای اجرایی مواجه میکند
"تنظیمگری باید نه در نقش یک «پلیس»، که در نقش یک «باغبان» ظاهر شود؛ باغبانی که خاک را برای رشد نهالهای فرهنگ و هنر آماده میکند"
"ما به داوری نیاز داریم که کنار زمین بایستد و فقط بر اجرای درست قواعد بازی نظارت کند، نه داوری که با لباسِ یکی از تیمها وارد زمین شده"
راه حل پیشنهادی، گذار از تنظیمگری سنتی به حکمرانی گفتمانی است که مبتنی بر اقناع و مشارکت ذینفعان باشد. این مقاله تأکید میکند که بدون حل مسئله تعارض منافع و شفافیت قوانین، هرگونه تلاش برای ارتقای فرهنگ و رسانه با مانع مواجه خواهد شد.



