ضرورت توجه به کهنهسربازان به عنوان سرمایههای مدنی جامعه
مقالهای درباره اهمیت نقش کهنهسربازان در امنیت ملی و جامعه مدنی آمریکا. نویسنده استدلال میکند که ارتش باید کهنهسربازان را به عنوان سفیران دائمی خدمت ملی به رسمیت بشناسد و استراتژی ملی برای حمایت از آنان ایجاد کند.

نقش حیاتی کهنهسربازان در امنیت ملی و جامعه مدنی
این مقاله به تحلیل استراتژی بازسرمایهگذاری ارتش آمریکا در قبال کهنهسربازان میپردازد. نویسنده معتقد است که با وجود ۲۵۰ سال تجربه در تبدیل غیرنظامیان به سربازان، ارتش هنوز درک نکرده که باارزشترین دارایی آن برای نیروی رزمی آینده، کهنهسربازان هستند. مشکل اصلی، جدایی ساختاری بین وزارت دفاع و امور کهنهسربازان است که منجر به غفلت از نقش حیاتی آنان شده است.
- کهنهسربازان به عنوان سفیران دائمی خدمت ملی عمل میکنند
- هر بازگشت ناموفق کهنهسرباز به جامعه، انگیزه جوانان برای پیوستن به ارتش را کاهش میدهد
- آمریکا برخلاف کشورهایی مانند انگلیس و نیوزیلند، استراتژی ملی برای کهنهسربازان ندارد
- تصمیمگیران سیاسی کهنهسربازان را تنها به عنوان داستانهای انسانی میبینند نه موضوعات جدی سیاستگذاری
- در دموکراسی، خدمت نظامی ملموسترین بیان مسئولیتپذیری مدنی است
جان آدامز استدلال میکرد که "هیچ دولت جمهوریخواهی نمیتواند وجود داشته باشد، نه هیچ آزادی واقعی" بدون "اشتیاق مثبت برای خیر عمومی و منافع عمومی"
والتر برنز در کتاب "ساخت میهنپرستان" یادآور میشود که شهروندی به معنای آگاهی از هویت مشترک با دیگران است
ایجاد یک استراتژی ملی که کهنهسربازان را به عنوان نقطه آغاز و پایان چرخه زندگی سرباز-شهروند به رسمیت بشناسد، راه حل مناسبی برای شناخت نقش امنیت ملی و جامعه مدنی کهنهسربازان آمریکایی است.



