اومانیسم: چگونه حمایت بانکداران و بازرگانان آن را به روح حاکم بر غرب در دوره رنسانس تبدیل کرد؟
پژوهشگر حوزه علوم انسانی تأکید کرد که تضعیف کلیسا و فروپاشی فئودالیسم، زمینهساز برآمدن طبقه متوسط شهرنشین شد. این طبقه با حمایت از آزادی و عقلانیت، جنبش اومانیسم را به روح حاکم رنسانس بدل ساخت. فهم جهانبینیهای غرب برای تحقق الگوی حکمرانی حیاتی است.

اومانیسم: نقطه عطف رنسانس غرب
دوره رنسانس یکی از مهمترین تحولات تاریخ غرب محسوب میشود که در آن اومانیسم به عنوان روح حاکم این عصر ظهور کرد. تضعیف نهاد کلیسا و فروپاشی نظام فئودالیسم زمینه را برای ظهور طبقه متوسط شهرنشین فراهم آورد. این طبقه جدید متشکل از بانکداران و بازرگانان بودند که با حمایت از ارزشهایی مانند آزادی و عقلانیت، جنبش اومانیسم را تقویت کردند.
- اومانیسم بر مرکزیت انسان و عقلانیت بشری تأکید داشت
- حمایت اقتصادی بانکداران و بازرگانان از اندیشههای جدید
- تضعیف اقتدار سنتی کلیسا و نظام فئودالی
- ظهور طبقه متوسط به عنوان حامل اندیشههای نو
- تبدیل اومانیسم به روح حاکم بر دوره رنسانس
«فهم جهانبینیهای غرب برای تحقق الگوی حکمرانی حیاتی است» «دموکراسی انتزاعی نیست و باید در بستر تاریخی فهمیده شود»
این تحولات نشان میدهد که چگونه تغییرات اقتصادی و اجتماعی میتواند زمینهساز تحولات فکری و فرهنگی عمیق شود.




