آیا زمان بازنگری در نقشههای جهان فرارسیده است؟
این مقاله به بررسی نیازهای جدید نقشهکشی در جهان معاصر میپردازد، از مرزهای سیاسی تا نمایش مهاجرت و نابرابریها. کارشناسان خواستار رویکردی جدید در کارتوگرافی با تأکید بر پیوندهای انسانی و ذهنیتگریزی هستند.

نقشههای جهان نیاز به بازتعریف دارند
نقشههای سنتی که کشورها را به عنوان بلوکهای همگن با مرزهای مشخص نشان میدهند، دیدگاهی فریبندهای از جهان ارائه میدهند. این نگرش به نقشههای پازلی قرن هجدهم برمیگردد که برای آموزش جغرافیا به اشرافزادگان استفاده میشد. امروزه، کارشناسانی مانند ویلیام رنکین از دانشگاه ییل و هنگ وان هاوتوم از دانشگاه رادبود خواستار انقلابی در نقشهکشی هستند.
- وان هاوتوم پیشنهاد میکند به جای ذهنیت دولتمحور، بر تحرک و پیوندهای انسانی تمرکز کنیم
- رنکین خواهان پذیرش عدم قطعیت، ذهنیت و چندگانگی در کارتوگرافی است
- نقشههای مقاومتی توسط ساکنان حاشیهنشین برای دیده شدن استفاده شده است
وان هاوتوم میگوید: "پیکانهای بیچهره primarily دیدگاه دولت را نشان میدهد و بر همگنی imagined ملت تأکید دارد" رنکین اشاره میکند: "این رویکرد نه تنها به درک ما از کشورها، بلکه به درک نابرابری damage واقعی وارد میکند"
حتی پیشرفتهای فنی نیز نتوانستهاند نقشه کامل ایجاد کنند. پروژه مرکاتور که برای ناوبری طراحی شده، با وجود تحریف اندازهها در مقیاس بزرگ، امروزه در برنامههای وب استفاده میشود. پذیرش این که کمال دستنیافتنی است، به ما اجازه میدهد با ناقص بودن نقشهها کنار بیاییم.




