بررسی «آخرین قربانی» – چگونه یک قتل روستایی وحشتناک، فولک هارور را در روان بریتانیایی جا انداخت
مستند جذاب روپرت راسل تحلیلی پیچیده از ادغام زندگی واقعی و داستان در بریتانیای پساامپراتوری دهههای ۶۰ و ۷۰ است که حول قتل حلنشده چارلز والتون در ۱۹۴۵ میچرخد و تأثیر آن بر ژانر فولک هارور را بررسی میکند.

آخرین قربانی: بررسی مستند فولک هارور
مستند «آخرین قربانی» ساخته روپرت راسل به تحلیل پیچیدهای از چگونگی ادغام زندگی واقعی و داستان در بریتانیای پساامپراتوری دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میپردازد. این فیلم که حول محور قتل حلنشده چارلز والتون، کارگر مزرعه در وارویکشایر در سال ۱۹۴۵ میچرخد، به بررسی تأثیر این رویداد بر ظهور ژانر فولک هارور در سینما، به ویژه فیلم «مرد سبدی» (۱۹۷۳) میپردازد. راسل استدلال میکند که این قتل و نحوه نفوذ آن به فرهنگ پساجنگ، بازتابدهنده بیقانونی، خشونت پنهان و انزواطلبی خاص بریتانیایی است که تا به امروز ادامه دارد.
- قتل چارلز والتون در تپه میون با چنگک در سر و داس در گردن، شایعات قربانی آیینی را برانگیخت.
- مقاومت روستاییان در برابر بازرس اسکاتلندیارد، رابرت فابیان، الگویی برای فیلمهای هارور روستایی شد.
- افزایش جادوگری و کفرستیزی در دوران هیپی به موازات فیلمها، بازآفرینی تمایلات کهن بود.
- تعامل هنر و واقعیت مانند مشاهده وامپیر در گورستان هایگیت که تحت تأثیر فیلمهای هامر بود.
- عدم بازگشت به روستا برای مواجهه با واقعیت، فیلم را در حالتی شبهروحانی نگه میدارد.
یکی از مصاحبهشوندگان میگوید: «شیطان آشنا بهتر است» که نشاندهنده جذابیت تاریکیهای بومی است.
یک خانهدار در مورد ترس از همسایگان کفرستیز میگوید: «نداشتن دانش – اگر چیزی درباره موضوعی ندانید، عصبی میشوید. میترسید».
این مستند با جریان تصاویر مسحورکننده خود، به حلقه جادویی که توصیف میکند نزدیک میشود و بینش عمیقی درباره شکلگیری ترسهای جمعی ارائه میدهد.
