یک شب با گرت ساوتگیت: شوخیها، صحبت درباره وسیت و مجموعهای از درسها
گرت ساوتگیت، سرمربی سابق تیم ملی انگلیس، در تور تبلیغاتی کتاب خود در یورک حاضر شد و درباره تجربیاتش از جمله درسهای زندگیاش از پدربزرگ، پنالتی معروف ۱۹۹۶ و مدیریت تیم ملی صحبت کرد.

شبی با گرت ساوتگیت در یورک
گرت ساوتگیت، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال انگلیس، در ایستگاه یورک تور تبلیغاتی کتاب جدید خود حاضر شد. او که پانزده ماه از حضورش در «شغل غیرممکن» مدیریت تیم ملی فاصله گرفته، در اوج راحتی و صمیمیت به نظر میرسید و به راحتی شوخی میکرد. این مراسم بیشتر درباره باورها و فرآیندهایی بود که ساوتگیت برای عملی کردن آنها به کار گرفته است.
درسهای زندگی از خاطرات
- از پدربزرگش که یک تفنگدار دریایی سلطنتی بود، انضباط را آموخت
- از حضورش در خطوط کناری میدلزبورو («بدترین و بهترین تصمیم زندگیام») اهمیت گفتگوهای سخت و انجام زودهنگام آنها را یاد گرفت
- پنالتی معروف ۱۹۹۶ به او ثابت کرد که انعطافپذیر است و بعداً مفهوم «فرآیند» در ورزش حرفهای را به او نشان داد
- تصمیم برای پوشیدن وسیت در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه ابتدا برای پوشاندن لکههای عرق بود اما بعداً Bedeutung گستردهتری پیدا کرد
«پرتاب آبجو به سمت من در کلن احتمالاً نشانهای بود که وقت رفتن است» «صدای من میتواند در مورد «چشمانداز جوانان در این کشور» وزن داشته باشد»
ساوتگیت مدیریت تیم ملی انگلیس را یک ماموریت برای بازگرداندن اتحاد بین کشور و تیم مردان میدانست. این ماموریت به سمت برقراری مجدد ارتباطات بین خود مردم انگلیس گسترش یافت که به نامه «عزیز انگلیس» قبل از یورو ۲۰۲۱ منجر شد. اگرچه در نهایت محبوبیت او کاهش یافت، اما او از هر شکست قویتر بیرون آمد و اصول خود را حفظ کرد.
