زندگی من در غزه: سوزاندن کتاب ۱۹۸۴ برای پخت نان و پرسش از اورول
خاطرات کاریم، پرستار جوان اهل غزه، از آوارگی اجباری، بمبارانهای مداوم و مبارزه برای بقا تحت محاصره. او از سوزاندن کتاب جورج اورول برای پخت نان میگوید و شرایط غیرانسانی زندگی در غزه را روایت میکند.

خاطرات روزانه یک پرستار جوان از غزه
کاریم، پرستار آموزشدیدهای در اوایل ۲۰ سالگی از غزه، خاطرات یک ماه زندگی تحت محاصره و بمبارانهای مداوم را روایت میکند. او که ۱۳ بار آواره شده، از ناامیدی عمیق، جستوجو برای سرپناه و مبارزه روزمره برای بقا مینویسد. خانوادهاش ابتدا از ترک غزه خودداری میکنند، اما در نهایت به او میپیوندند و در یک گاراژ با دیوارهای پلاستیکی ساکن میشوند.
- آوارگی اجباری: نقل مکان به دیرالبلح و پرداخت ۱۵۰۰ شیکل برای یک گاراژ بدون سقف مناسب
- شرایط غیرانسانی: نبود آب، غذا، سوخت و اینترنت پایدار برای ادامه زندگی
- تخریب سیستماتیک: اشاره به نسلکشی و وعدههای تحققیافته اسرائیل برای نابودی غزه
- سوزاندن کتاب: استفاده از کتاب "۱۹۸۴" جورج اورول به عنوان سوخت برای پخت نان در سال ۲۰۲۳
- روزمره بقا: جستوجوی آب، هیزم و تلاش برای یافتن بورسیه تحصیلی به عنوان راه فرار
"گاهی فکر میکنم اسرائیل باید توسط روانشناسان مطالعه شود – شاید آنگاه جهان finally دیوانگیای که تحت آن زندگی میکنیم را بفهمد."
"آنها هرگز در مورد اهداف خود بیراه نبودند: 'ما غزه را نابود خواهیم کرد.' آنها کردند. 'ما شما را اسکان خواهیم داد.' آنها کردند."
این خاطرات تصویری زنده از تابآوری انسانی در برابر ویرانی کامل ارائه میدهد و پرسشهایی بنیادین درباره بیتفاوتی جهانی مطرح میکند.
