به سوی خلاء: چگونه ترامپ حقوق بینالملل را نابود کرد
نظم جهانی مبتنی بر قواعد، نهادها و نظام ارزشی آن با بحران مشروعیت و اعتبار روبرو شده است زیرا آمریکا رویگردان شده است. آنتونیو گرامشی نوشت: «دنیای قدیم در حال مرگ است و دنیای جدید برای تولد تقلا میکند».
بحران حقوق بینالملل در عصر ترامپ
مقاله حاضر به تحلیل بحران مشروعیت و اعتبار نظم جهانی مبتنی بر قواعد میپردازد که با رویگردانی ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ تشدید شده است. نویسنده با استناد به گفتههای آنتونیو گرامشی درباره دورههای انتقالی، استدلال میکند که جهان در حال تجربه یک «عصر میانی» است که در آن «پدیدههای بیمارگونه» مختلفی رخ میدهد. بحران کنونی حقوق بینملل و نهادهای آن، که پس از جنگ جهانی دوم با محوریت آمریکا ایجاد شد، به عنوان بارزترین نمونه این پدیدهها شناسایی شده است.
- سیاست خارجی ترامپ به عنوان یک «چرخ و فلک از انفجارهای بیارتباط» توصیف شده که در آن ایدئولوژی غیرمداخلهجویانه رسمی با مداخلات پراکنده در تضاد است.
- هدف ثابت تحقیر ترامپ، محدودیتهای imposed توسط حقوق بینالملل و نظام ارزشی آن حول محور حاکمیت ملی بوده است.
- نمونههای عینی شامل رابطه با روسیه در اوکراین، موضع گیری نسبت به ونزوئلا، و رویکرد به درگیری غزه ذکر شده است.
- حمله آشکار به نهادهای حقوق بینالملل مانند دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) با تحریم قاضیان و تحت فشار قرار دادن شرکتهای اروپایی برای قطع همکاری تشریح شده است.
- نویسنده به اظهارات مقاماتی مانند ماجد الانصاری از قطر اشاره میکند که از «عصر مصونیت شرمآور» و بازگشت به صدها سال پیش ابراز نگرانی میکند.
«ما در حال حرکت از یک نظم جهانی به بینظمی هستیم... به سمت سیستمی که در آن هر کسی میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد، فارغ از بزرگ یا کوچک بودن.» – ماجد الانصاری «نظم مبتنی بر قواعد بینالمللی ما تحت فشار است... از بین بردن آن آسان است، اما بازسازی آن بسیار سختتر است.» – کریستوف هویسگن
در نتیجه، این مقاله نشان میدهد که چگونه کنار کشیدن آمریکا فضای خالی ایجاد کرده که توسط قدرتهای دیگر مانند چین پر میشود و باعث تردید در مورد توانایی حقوق بینالملل برای ایفای نقش خود به عنوان ضامن عدالت در جهان قطبی شده میگردد.



