فراخوان بازرس: پیام عدالتخواهی جیبی پریستلی فراتر از معروفترین نمایشنامهاش طنینانداز است
نمایشنامه «فراخوان بازرس» جیبی پریستلی با پیام مسئولیت اجتماعی جمعی یک کلاسیک ماندگار است. این مقاله به بررسی میراث گستردهتر این نمایشنامهنویس یورکشایری و تأثیر ایدههای سوسیالیسم انسانی و عرفان رمانتیک در آثارش میپردازد.

میراث نمایشی جیبی پریستلی
مقاله به بررسی میراث جیبی پریستلی، نمایشنامهنویس پرکار انگلیسی میپردازد که با وجود خلق ۳۹ نمایشنامه و ۲۶ رمان، گاهی دست کم گرفته شده است. تمرکز اصلی بر پیام عدالت اجتماعی و مسئولیت جمعی است که در آثارش به وضوح دیده میشود.
- نمایشنامه «فراخوان بازرس» با هشدار به یادماندنی بازرس درباره مسئولیت متقابل انسانها در قبال یکدیگر، پیامی بیزمان دارد.
- «زمان و کانویز» و «قبلاً اینجا بودهام» مفاهیم پیچیده زمان را بررسی میکنند اما در هسته خود دارای سوسیالیسم انسانی هستند.
- «درخت لیندن» به عنوان پیشدرآمدی بر نمایشنامههای «وضعیت ملت» شناخته میشود و به دفاع از دولت اتلی پس از جنگ میپردازد.
- پریستلی در کتاب «چشمانداز تئاتر» اصول سوسیالیستی را برای اصلاح صنعت محافظهکار تئاتر به کار میبرد.
- «رویای روز تابستانی» نشاندهنده بعد عرفان رمانتیک در اندیشه پریستلی است.
بازرس میگوید: “ما به تنهایی زندگی نمیکنیم. ما اعضای یک پیکریمان. ما در قبال یکدیگر مسئولیم.” پروفسور لیندن میگوید: “... داشتن یک انقلاب برای یکبار هم که شده بدون وحشت، بدون غارتگری و پلیس مخفی.”
اگرچه برخی از آرمانهای پریستلی برای تئاتر منطقهای محقق شده، اما میراث اصلی او ترکیب منحصر به فرد عدالتخواهی اجتماعی و کنجکاوی فلسفی است که آثارش را برای مخاطبان امروزی نیز مرتبط نگه میدارد.




