مدیریت فرهنگی در بحران قهر و غضب عمومی
مقالهای درباره تناقضات در تصمیمگیریهای نهادهای فرهنگی ایران و تأثیر آن بر سینما و اعتماد عمومی به نظام فرهنگی کشور که نیاز به هماهنگی و عقلانیت را برجسته میکند.

مدیریت فرهنگی ایران در بحران
جامعه فرهنگی ایران بیش از هر زمان دیگری به هماهنگی، شفافیت و عقلانیت در تصمیمگیری نیاز دارد، اما رفتارهای متناقض میان دولت، مجلس، صدا و سیما و نهادهای فرهنگی نشانهای آشکار از سردرگمی در مدیریت فرهنگی است. این وضعیت نهتنها تولیدات هنری را دچار آسیب کرده، بلکه اعتماد عمومی به نظام فرهنگی را نیز بهشدت تضعیف کرده است. این تنشها چهره نهادهای فرهنگی را مخدوش کرده و اعتماد جامعه به عقلانیت و انسجام مدیریتی را نیز تضعیف نموده است.
- اختلاف دیدگاه در حوزه سیاست فرهنگی پدیدهای طبیعی است اما هنگامی که به تقابلهای شخصی بینجامد، نتیجهای جز بیاعتباری نهادهای رسمی ندارد
- نمونههای اخیر شامل توقیف فیلم «پیرپسر» در شبکه نمایش خانگی و حذف نام کارگردان سریال «بامداد خمار» در تبلیغات شهری
- فیلمهای «کج پیله» و «غریزه» از سینماهای چند شهر مذهبی برداشته شدند
- حذف آگهیهای تبلیغاتی فیلمها از صدا و سیما نشانه نبود هماهنگی است
- چنین تصمیمهای متناقض مشروعیت نهادهای رسمی را زیر سؤال میبرد
"کارآمدی سیاستگذاری فرهنگی زمانی تحقق مییابد که میان ارزشهای نظام، منطق بازار فرهنگی و نیازهای واقعی جامعه تعادل برقرار شود."
"در عصر رسانه و شفافیت، تصمیمهای غیرمنطقی بهسرعت در افکار عمومی بازتاب مییابد و هزینههای سنگینی برای نظام فرهنگی دارد."
زمان آن رسیده که سیاستگذاری فرهنگی از مسیر عقلانیت، هماهنگی نهادی و گفتوگوی حرفهای بازتعریف شود، چرا که جامعه امروز دیگر تاب سردرگمی و تناقض در حوزه فرهنگ را ندارد.
