انتقاد از روانشناسیزدگی و تولید تکنیسین به جای اندیشمند در دانشگاهها
نقد آرش حیدری بر غفلت علوم انسانی از پرسش بنیادین «خود چیست» و تبدیل روانشناسی به ابزار نمایشی. دانشگاهها به جای تربیت اندیشمند، تکنیسینهایی تولید میکنند که «خود» را به امری ایستا تقلیل میدهند.

نقد روانشناسیزدگی و بحران علوم انسانی
آرش حیدری در سمپوزیوم «شخصیت؛ جبر یا آزادی» دانشگاه تهران به نقد ساختاری وضعیت علوم انسانی به ویژه روانشناسی و جامعهشناسی معاصر پرداخت. مشکل بنیادین از نظر او غفلت از پرسش هستیشناختی «خود چیست؟» است که به بحرانهای متعدد منجر شده است. بنیانگذاران این رشتهها مانند فروید مسائل انسان و هستی را تحلیل میکردند، ولی امروز متون روانشناسی این پرسش اساسی را نادیده گرفتهاند.
- بحران تعریف و تولید خودشیفته: نظامهای دانشی کنونی مدام از «ارتقای خود» صحبت میکنند بدون تعریف ماهیت «خود». این ابهام به تولید «خودشیفته» انجامیده نه انسان درمانشده.
- تکنیسینپروری دانشگاهها: دانشگاهها به جای تربیت اندیشمند، تکنیسینهایی تولید میکنند که تکنیکهای استاندارد را بر پدیدهای ناشناخته اعمال میکنند.
- ابزاری شدن علم: در شبکههای اجتماعی علم به «تکنیک» و ابزار نمایش تبدیل شده و جامعه اسیر روانشناسیزدگی است.
- غفلت از بستر تاریخی: «خود» پدیدهای بینرشتهای است که در تقاطع تاریخ، اقتصاد و فرهنگ شکل میگیرد. توصیه «مثبتاندیشی» به راننده اسنپ با شرایط سخت معیشتی مضحک است.
«ارتقای چیزی که تعریف نشده است، آغاز جادو است» «بازگشت به مسأله خود، شرط هر تحول واقعی در علوم انسانی است»
حیدری راه حل را بازگشت به مسأله هستیشناختی «خود» با رویکردی بینارشتهای، پدیدارشناختی و تاریخی میداند. تنها این نگاه میتواند علوم انسانی را از دام تکنیکگرایی و ابتذال نجات دهد و به جای تکنیسین، اندیشمند پرورش دهد.




