چه کسی وعده انتقال آب طالقان به تهران را داد و اکنون کجاست؟
مقالهای انتقادی درباره وعدههای انتقال آب طالقان به تهران و مسئولیتپذیری در قبال بحران آب کشور که بر ناکارآمدی طرحهای آب و ضرورت مدیریت علمی تأکید دارد.

بحران آب و وعدههای بیپایه
مقاله حاضر به بحران آب به عنوان مهمترین مسئله کنونی ایران میپردازد و بر این نکته تأکید دارد که سالهاست در این زمینه هشدار داده شده است. نویسنده معتقد است تمام دولتها، مسئولان و حتی بخش بزرگی از نخبگان مدنی در قبال این بحران مسئول هستند و باید از اقلیم همچون مادر دفاع میکردند. در سالهای اخیر، به جای مدیریت علمی و پایدار آب، شاهد «رویافروشی» و طرحهای غیرعملی مانند انتقال آب از دریای عمان، استفاده از آبهای ژرف، کشف رودخانههای زیرزمینی خیالی و در نهایت وعده انتقال آب سد طالقان به تهران بودهایم.
- سستی سیاستها موجب خشکیدن هامون و سیستان شد.
- طرحهای عظیم و پرهزینه جایگزین راهحلهای بومی و پایدار شدهاند.
- وعده انتقال آب طالقان به تهران نمونهای از این رویافروشیهاست.
- سؤال اصلی اینجاست: این وعده برای آرام کردن مردم بود یا برای تصویب بودجه؟
نویسنده میپرسد: «آیا این وعدهای برای آرام کردن مردم بود یا مسئولان؟ یا دادن طرحی برای تصویب بودجه؟»
و در ادامه تأکید میکند: «دستگاههای نظارتی باید بیایند و بپرسند چه کسانی گفتند در حال انتقال آب طالقان هستیم و اکنون میگویند عملی نیست!»
نویسنده از دستگاههای نظارتی میخواهد تا مسئولان این وعدهها را مورد بازخواست قرار دهند و توضیح دهند که چرا طرحی که از ابتدا عملی نبوده، تا مرحله لولهکشی پیش رفته است. این مقاله بر لزوم چرخش از شعارهای «آبدار» به سوی مدیریت علمی، حفظ منابع بومی و افزایش بهرهوری در مصرف آب پای میفشارد.



