بحران آب و حکمرانی در ایران: تحلیل تاریخی سیاسی بقای ملی
ایران امروز با ورشکستگی آبی ناشی از دههها مدیریت متمرکز و سیاستگذاری نادرست مواجه است. این بحران که از حذف سازوکارهای بومی تا توسعه سازهای بیضابطه ریشه دارد، پایداری زیستمحیطی و امنیت اجتماعی کشور را تهدید میکند.

بحران آب در ایران: تحلیل تاریخی و سیاسی
ایران امروز نه با کمآبی طبیعی، بلکه با ورشکستگی آبی حاصل از دههها مدیریت متمرکز و سیاستگذاری نادرست روبهروست. بحرانی که از حذف سازوکارهای بومی تا توسعه سازهای بیضابطه ریشه دارد و اکنون پایداری زیستمحیطی و امنیت اجتماعی کشور را تهدید میکند. میزان برداشت آب از منابع تجدیدپذیر کشور از مرز بحرانی ۴۰٪ عبور کرده و به ۷۰-۷۲٪ رسیده است که زنگ خطر ورشکستگی آبی را به صدا درآورده است.
- ریشههای تاریخی: گذار از مدیریت محلی به تمرکز دولتی در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۴۰
- ابعاد سیاسی: غلبه مدیریت سازهای و سدسازی بیرویه بدون توجه به هزینههای اکولوژیک
- کشاورزی ناکارآمد: مصرف ۸۵-۹۰ درصدی منابع آب با یارانههای سنگین
- فقدان حکمرانی یکپارچه: موازیکاری نهادی میان وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست
- تهدیدات امنیتی: تنشهای اجتماعی، فرونشست زمین و تهدید امنیت غذایی
«بحران آب در ایران یک بحران ساختاری و وابسته به مسیر است که ریشه در کنار گذاشتن حکمت تاریخی سازگاری دارد»
«برونرفت از این چالش وجودی مستلزم گسست بزنگاهی در شیوه حکمرانی است»
این بحران از چارچوب مدیریت منابع فراتر رفته و به موضوع امنیتی تبدیل شده که نیازمند اصلاحات نهادی، حکمرانی مشارکتی و مدیریت تقاضا است.




