ترس عمیق ایران درودی از مرگ و اعترافش به نداشتن زندگی خصوصی در ۴۰ سالگی
ایران درودی نقاش برجسته ایرانی در گفتوگویی در سال ۱۳۵۵ از ترسش از مرگ، فقدان زندگی خصوصی و تلاشهایش برای تثبیت جایگاه هنری در سطح جهانی سخن میگوید.

گفتوگو با ایران درودی نقاش ایرانی
ایران درودی (۱۴۰۰-۱۳۱۵) نقاش و فیلمساز برجسته ایرانی در گفتوگویی که در آذر ۱۳۵۵ در روزنامه کیهان منتشر شد، از تجربیات هنری و شخصی خود به عنوان هنرمندی چهلساله سخن گفت. وی که تا آن سال نُه نمایشگاه انفرادی و نُه نمایشگاه گروهی در خارج از ایران برگزار کرده بود، بر تلاش طولانی برای قرارگیری در نگارخانههای معتبر جهانی مانند نگارخانه «دِوان» که هجده سال برایش انتظار کشید، تأکید کرد.
- استقبال بینالمللی: نمایشگاه او در موزه هنرهای زیبای مکزیک با استقبال ۴۳ روزنامه و اعطای لقب «قهرمان یگانه» روبرو شد.
- فلسفه هنری: درودی حضور انسان در آثارش را «حسی» و نه «عینی» میدانست و برای نور نقش بنیادین قائل بود.
- تضادها و نمادها: تابلوهایش مملو از تقابلهایی مانند گل در برابر کوه بود که نماد زندگی و مرگ محسوب میشد.
- ترس از مرگ: او آشکارا اعلام کرد که از مرگ «وحشتناک میترسد» زیرا آن را پایان شوریدگی میدانست.
- هویت ایرانی: خاک و کویر در آثارش نشاندهنده هویت ایرانی و بار فرهنگی این سرزمین بود.
«هر انسانی استحقاق همان چیزی را دارد که هست و هنرمند نیز برای جایگاهش زحمت میکشد.» «تنها در تهران میتوانم نقاشی کنم و آثارم در خارج بهتر فهمیده و خریده میشوند.»
درودی با وجود برچسب «اشرافی» بودن، خود را هنرمندی مستقل معرفی کرد که زندگی خصوصی نداشت و بیشتر عمرش میان سفر و کار گذشته بود. او سالی چهل تابلو خلق میکرد و هدفش ورود به بازار جهانی هنر و تثبیت نامش در میان نقاشان بینالمللی بود.




