فقر شاغلان در ایران: از اشتغال پوپولیستی تا بودجهی ۱۴۰۵
تحلیل ساختاری فقر شاغلان در اقتصاد ایران با تمرکز بر بودجهی ۱۴۰۵، تورم مزمن و سیاستهای پوپولیستی اشتغالزایی که منجر به فرسایش دستمزد واقعی و تبدیل اشتغال به بیکاری پنهان شده است.
فقر شاغلان در اقتصاد ایران: تحلیل بودجهای ۱۴۰۵
نظریههای کلاسیک «فقیران شاغل» دیگر قادر به توضیح وضعیت کنونی اقتصاد ایران نیستند. پدیدهای که در حال رخ دادن است، ساختاری و بومی است و میتوان آن را «فقر شاغلان در اقتصاد متورم، پوپولیستی و بودجهمحور» نامید. مسئله اصلی کمبود شغل نیست، بلکه فرسایش سیستماتیک دستمزد واقعی در بستر تورم مزمن، بیثباتی کلان و محدودیتهای سخت بودجهای سال ۱۴۰۵ است.
- بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۵ نشان میدهد ساختار مالی دولت فشار مضاعفی بر درآمد شاغلان وارد میکند.
- بیش از ۶۰ درصد منابع در شرکتهای دولتی متمرکز شده و بودجه عمومی کوچک شده است.
- کسری عملیاتی بزرگ از طریق تورم و افزایش قیمتها به مردم منتقل میشود.
- افزایش اسمی دستمزدها در بودجه نه تنها تورم را جبران نمیکند، بلکه از آن عقب میماند.
- بودجه با اتکا به مالیاتهای غیرمستقیم و حذف یارانهها شکاف جدیدی بین مزد اسمی و واقعی ایجاد میکند.
«وقتی تورم برای سالها بالاتر از رشد بهرهوری و دستمزد باقی بماند، اشتغال دیگر تضمینکننده رفاه نیست.»
«در این وضعیت، اشتغال موجود به نوعی بیکاری پنهان با لباس شغل تبدیل میشود.»
الگوی «اشتغالزایی با تقسیم دستمزد» از دوره احمدینژاد نهادینه شده است. به جای افزایش بهرهوری، تعداد شاغلان افزایش یافته اما حقوق واقعی یک نفر بین چند نفر تقسیم شده است. این الگو در بودجه ۱۴۰۵ نیز ادامه دارد. بودجهی ۱۴۰۵ با محدود کردن افزایش واقعی دستمزدها و تشدید فشارهای قیمتی، توان چانهزنی نیروی کار را تضعیف کرده است. فقر شاغلان نتیجه مستقیم معماری بودجهای دولت است و تا زمانی که اصلاح ساختار بودجه و مهار تورم در دستور کار نباشد، اشتغال در ایران از کارکرد رفاهی خود تهی خواهد ماند.

