سند ملی سلامت زنان جمهوری اسلامی ایران؛ نیاز ملی یا القای بینالمللی؟
تحلیل سند ملی سلامت زنان که در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شده است. این یادداشت به بررسی ریشههای بینالمللی این سند و ارتباط آن با کنفرانس جهانی زنان بیجینگ ۱۹۹۵ میپردازد.

تحلیل سند سلامت زنان ایران
این یادداشت به بررسی سند ملی سلامت زنان جمهوری اسلامی ایران میپردازد که اخیراً در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته است. نویسنده استدلال میکند که این سند بیش از آنکه نیاز داخلی باشد، یک نیاز القایی از سوی سازمانهای بینالمللی است.
- ریشههای بینالمللی: کلیدواژههای این سند مستقیماً از گزارش "چهارمین کنفرانس جهانی زنان" در بیجینگ ۱۹۹۵ گرفته شده است
- اهداف پنهان: عباراتی مانند "حق سلامت" و "سلامت باروری" در واقع زمینهساز مداخلات حقوق بشری آینده هستند
- تداخل وظایف: این سند موضوعاتی خارج از حیطه وزارت بهداشت مانند سلامت معنوی و آسیبهای اجتماعی را شامل میشود
"این سند نه یک سند سلامت، بلکه اساساً یک سند سیاسی و حقوقی با رویکرد برابری جنسیتی است"
"امید به زندگی زنان بعد از انقلاب از ۵۵ سال به بیش از ۷۸ سال رسیده است که نشاندهنده موفقیت نظام سلامت است"
نویسنده نتیجه میگیرد که تدوین چنین سندی در شرایطی که زنان ایران از خدمات سلامت مطلوبی برخوردار بودهاند، توجیه چندانی ندارد.
