کوچکشدن دریای خزر؛ تهدید معیشت صیادان و بنادر مازندران
عقبنشینی تدریجی آب دریای خزر به یک بحران جدی زیستمحیطی و اقتصادی در شمال ایران تبدیل شده است. صیادان با کاهش صید مواجه شدهاند و بنادر با افزایش هزینههای لایروبی و چالشهای ایمنی دریانوردی روبرو هستند. این پدیده اکوسیستم بزرگترین دریاچه جهان و اقتصاد وابسته به آن را تهدید میکند.

عقبنشینی دریای خزر: بحران خاموش شمال ایران
دریای خزر، این پهنه آبی عظیم که زندگی و هویت سواحل شمال ایران به آن گره خورده، در حال کوچک شدن تدریجی است. این پدیده که ناشی از کاهش بارندگی و مداخلات انسانی مانند سدسازی است، دیگر یک هشدار علمی نیست بلکه واقعیتی ملموس برای ساکنان ساحل است. تاثیرات آن بهطور مستقیم بر معیشت صیادان، فعالیتهای بندری و کل اکوسیستم ساحلی قابل مشاهده است.
- تاثیر بر صیادی: کاهش محسوس سطح آب، مسیرهای حرکت ماهیها را تغییر داده و موجب کاهش صید شده است. صیادان برای دستیابی به آبهای عمیقتر مسافت بیشتری طی میکنند که هزینهها را افزایش داده و آینده این شغل را تهدید میکند.
- چالشهای بنادر: کاهش عمق آب، نیاز به لایروبی مستمر حوضچههای بندری را افزایش داده که هزینههای نگهداری را بالا برده و مسائل ایمنی دریانوردی را پیچیدهتر کرده است.
- تاثیر بر تجارت: کمعمق شدن آب، ظرفیت حمل و نقل کشتیها را محدود کرده و هزینه حمل هر تن کالا را افزایش داده که بر اقتصاد دریامحور منطقه تاثیر مستقیم دارد.
- بعد فراملی: این چالش محدود به ایران نیست و یک مسئله فراملی برای تمام کشورهای حاشیه خزر محسوب میشود که نیازمند راهکارهای مشترک است.
یک صیاد باسابقه میگوید: “عقبنشینی دریا دیگر مقطعی نیست و هر سال بیشتر میشود. جاهایی که قبلاً عمق مناسبی داشت، حالا کمعمق شده و عملاً محل صید نیست.” مدیر بنادر مازندران تأکید میکند: “دریای خزر یک پهنه آبی مشترک است... مدیریت این بحران نیازمند همکاری کشورهای حاشیه خزر است.”
اگر برای این چالش جدی چارهاندیشی نشود، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی آن در سالهای آینده بسیار شدیدتر خواهد بود. مدیریت منابع آب و تقویت همکاریهای منطقهای از کلیدیترین راهکارهای مقابله با این بحران به شمار میروند.




