استیون کینگ درباره نبوغ تاریک دافنه دو موریه: نویسنده ای با بهترین خط اول و داستانهای مرموز
استیون کینگ، استاد ادبیات وحشت، به تحلیل آثار دافنه دو موریه میپردازد و بر قدرت روایتگری و پایانبندیهای مرموز او تأکید میکند. از «ربکا» تا «پرندگان» و داستانهای کوتاه ترسناک.

نبوغ تاریک دافنه دو موریه از نگاه استیون کینگ
استیون کینگ در این مقاله به تحلیل دافنه دو موریه، نویسندهای که او را "ملکه ناگهانی" مینامد، میپردازد. کینگ بر قدرت روایتگری دو موریه تأکید کرده و معتقد است داستانهای او از ربکا تا پرندگان و آثار کوتاهتر، نمونهای از هنر روایت تاریک و مرموز هستند. به باور کینگ، دو موریه در خلق پایانبندیهای باز و مبهم تبحر داشته و این ویژگی، بخشی از نبوغ منحصر به فرد اوست.
- خط اول مشهور: "دیشب خواب دیدم که دوباره به ماندرلی رفتهام" از ربکا
- سبک روایت: استفاده از لحظه گزارشگونه برای ایجاد تعلیق
- پایانبندیهای مرموز: مانند داستان "پرندگان" که با سکوت رادیو پایان مییابد
- شخصیتپردازی قوی: مانند میدج در "درخت سیب" که نماد رفتار منفعل-مهاجم است
"این پایانبندی به آرامی ترسناک است، در عین حال واقعگرایانه" - کینگ درباره پایان داستان پرندگان "موی وحشی هالهای" - توصیف کینگ از شخصیت ربکا در داستان "عروسک" کینگ همچنین به داستانهایی مانند "عدسیهای آبی" و "استخر" اشاره میکند که مرز بین واقعیت و تخیّل را محو میکنند. به عقیده او، دو موریه در خلق فضاهای تاریک و پرابهام استادی بیهمتاست.




