مهربانی غریبهها: زمانی که چنان بیمار بودم که نمیتوانستم راه بروم، مردی مرا به سرویس بهداشتی رساند
داستان دختر ۱۹ سالهای که در اتوبوس حالت تهوع شدید پیدا کرد و غریبهای مهربان او را به سرویس بهداشتی رساند. این تجربه نشاندهنده مهربانی ذاتی انسانها در لحظات آسیبپذیری است.

مهربانی یک غریبه در لحظه آسیبپذیری
این داستان تجربه دختر ۱۹ سالهای را روایت میکند که هر روز با اتوبوس اکسپرس به سر کار میرفت. یک روز صبح هنگام سفر، چنان حالت تهوع شدیدی به او دست داد که تقریباً از هوش رفت. زمانی که فهمید نمیتواند تا ایستگاه مقصد صبر کند، از راننده درخواست کرد که اتوبوس را متوقف کند.
- او تصمیم گرفت در مقابل شش لاین ترافیک حالت تهوع نداشته باشد
- سعی کرد به پارک对面的 برود اما بینایی و توانایی راه رفتنش را از دست داد
- مردی غریبه او را از زمین بلند کرد و به سرویس بهداشتی ساختمان نزدیک برد
- این غریبه مهربان چندین بار از پشت در از حال او جویا شد
"من هرگز صورت آن مرد را ندیدم - فقط پاهایش و جعبه ابزار فولادی بزرگی را که حمل میکرد دیدم - اما او در آسیبپذیرترین لحظه زندگیام نجاتم داد."
این عمل مهربانی نشان میدهد که میل طبیعی انسانها به مهربانی است و میتواند تاثیر عمیقی بر زندگی افراد داشته باشد.




