ملاقات ناشناس: ‘او چند بار خندید ولی مطمئن نیستم که به من خندید یا با من’
هنری، ۲۸ ساله، دانشجو، با سارا، ۳۰ ساله، مدیر عملیات ملاقات میکند. یک گزارش صادقانه از یک قرار ملاقات ناشناس که در آن دو طرف تجربیات خود را به اشتراک میگذارند.

گزارش یک ملاقات ناشناس
این گزارش، دیدار تصادفی هنری (۲۸ ساله، دانشجو) و سارا (۳۰ ساله، مدیر عملیات) را در یک رستوران در منچستر روایت میکند. هر دو با امید یک شب آرام و دوستانه و غذایی خوشمزه به این ملاقات آمدند.
- اولین impressions: هنری سارا را خندان و با انرژی توصیف میکند که با سفارش یک مارگاریتای تند شروع کرد. سارا نیز هنری را با لبخندی دوستانه و خوشآمدگویی گرم به یاد میآورد.
- موضوعات گفتوگو: آنان درباره دویدن ماراتن، عروسیها، سفر، گلاستونبری، خانوادهها، دیجِیاینگ، نوشتن و حتی موشهای قهرمان گفتوگو کردند.
- لحظات awkward: هنری چند تکه پفک میگو روی خود ریخت و سارا با عجله و عرقکرده به قرار رسید.
- ارزیابی نهایی: هنری به سارا ۷ از ۱۰ و سارا به هنری ۸ از ۱۰ داد. اگرچه جرقه عاشقانهای نبود، اما هر دو آن را یک تجربه دوستانه مثبت ارزیابی کردند.
سارا درباره هنری: "گرم، جذاب و قابل ارتباط" هنری درباره سارا: "بلندپرواز، برونگرا و نترس"
آنان پس از شام برای یک نوشیدنی سریع رفتند اما هیچ بوسهای رد و بدل نشد. هر دو موافقند که ملاقات در یک دوشنبه غمگین در منچستر و داشتن مصاحبه شغلی سارا در فردای آن روز، از انرژی قرار کاسته بود. اگرچه احتمال ملاقات مجدد در خط شروع یک نیمهماراتن وجود دارد، اما این ملاقات بیشتر یک دوستی جدید بود تا یک آغاز عاشقانه.




